شهادت جانسوز پیشوای صبر و شکیبایی امام هفتم شیعیان باب الحوائج
موسی بن جعفر علیه السلام
بر عموم شیعیان تسلیت باد.
اقدامات وموضع گيري هاي سياسي امام كاظم عليه السلام
امام کاظم علیه السلام در کنار تلاش های علمی و فرهنگی، در صحنه سیاسی نیز حضوری فعّال داشت و به رغم آنکه با حاکمانی مقتدر و ستمگر معاصر بود، از ستیز با آنان و تقویت جبهه امامت در برابر جبهه خلافت، یک لحظه درنگ نکرد. مهم ترین محورهای فعّالیت پیشوای هفتم در این عرصه عبارت است از:
1- پاسداری از میراث امامت
دعوت به امامت و پاسداری از میراث گرانبهای آن، همواره در سرلوحه دعوت امامان علیهم السلام قرار داشت؛ زیرا دشمنان بویژه حکمرانان اموی و عباسی معاصر آنان با تمام توان سعی در حذف و نابودی آن داشتند.
پیدایش فرقه های جدید فکری همچون: اسماعیلیه، فطحیّه، ناووسیّه و مبارکیّه در آغاز دوران امامت موسی بن جعفر علیه السلام و ادعای امامت برخی از سران آنها، مسأله امامت امام کاظم علیه السلام را با مشکلات بیشتر و خطرات جدّی تری مواجه و رسالت آن حضرت را در پاسداری از این میراث الهی سنگین تر کرد.
تلاش های موسی بن جعفر علیه السلام در این مرحله دو بعد داشت:
الف- نفی امامت دیگران: امام علیه السلام در این مرحله از یک سو صلاحیت زمامداران معاصر خود را برای زعامت امت اسلامی نفی کرد و آنان را افرادی فاسق و غاصب منصب خلافت خواند؛ از سوی دیگر در برابر مدعیان امامت از قبیل برادرش عبدالله افطح موضع گرفت و در گفتار و عمل صلاحیت ایشان را برای رهبری جامعه اسلامی ردّ کرد. اینک دو نمونه:
* زمانی موسی بن جعفر علیه السلام به کاخ هارون احضار شد. قسمتی از گفتگویی که میان آنان رخ داد چنین است. هارون آغاز به سخن کرد:
- این دنیا چیست؟
- خانه فاسقان است. خداوند می فرماید:«به زودی کسانی را که در روی زمین به ناحق تکبر می ورزند از(ایمان به) خود منصرف می سازم. آنها چنانند که اگر هر آیه و نشانه ای را ببینند به آن ایمان نمی آورند؛ اگر راه هدایت را ببینند، آن را به عنوان راه خود نمی گزینند و اگر راه گمراهی را ببینند، آن را راه خود انتخاب می کنند».
- پس این دنیا برای چه کسانی است؟
- برای شیعیان ما مایه آرامش خاطر و برای دیگران مایه آزمایش است.
- پس چرا صاحب آن، آن را در اختیار نمی گیرد؟
- در حال عمران و آبادانی از او گرفته شده و تا زمانی که آباد نگردد آن را پس نمی گیرد.
- شیعیان شما کجایند؟
- (امام در پاسخ این آیه را خواند:) «کافران از اهل کتاب و مشرکان(می گفتند: دست از آیین خود برنمی دارند تا دلیل روشنی برای آنان بیاید».
- پس بدین ترتیب ما کافریم؟!
- نه، ولی همچنانید که خدا فرموده:«آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند و قوم خود را به سرای نیستی و نابودی کشاندند؟!»
هارون از سخنان امام علیه السلام برآشفت و نسبت به آن حضرت با تندی و خشونت رفتار کرد.
امام علیه السلام در این برخورد با استناد به آیات نورانی قرآن، نه تنها صلاحیّت هارون را برای امامت مسلمانان نفی کرد، بلکه او را فاسق و غاصب و از مستکبران روی زمین خواند که با آیات الهی ایمان ندارند، از صراط مستقیم حق، روی برتافته، راه گمراهی در پیش گرفته اند.
* امام کاظم علیه السلام در حالی که عبدالله و گروهی از بزرگان شیعه در منزلش گرد آمده بودند، دستور داد هیزم زیادی وسط خانه فراهم آورده و آنها را آتش بزنند، چون شعله های آتش زبانه کشید برخاست و در درون آتش نشست و با حاضران به گفتگو پرداخت. پس از ساعتی بیرون آمد و به برادرش عبدالله فرمود: اگر می پنداری که بعد از پدرت امام هستی برخیز و آنجا که من نشستم بنشین! عبدالله رنگ از چهره اش پریده برخاست و با شرمندگی از نزد امام بیرون رفت.
ب- اثبات امامت خویش: امام علیه السلام در این مرحله، با صراحت، مردم را به پذیرش امامت خود فرامی خواند و با گفتار و نشان دادن کرامات فراوان، در صدد تبیین و تثبیت امامت خود برآمد و از این طریق حق را برای مردم آشکار ساخت. دعوت صریح و عمومی آن حضرت خطاب به متحیّران در امر امامت چنین بود:
«لا اِلی المُرجِئَهِ، وَ لا اِلَی القَدَریَّهِ، وَ لا اِلَی الزَّیدیَّهِ وَ لا اِلَی المُعتَزِلَهِ، وَ لا اِلَی الخَوارِجِ، اِلَیَّ، اِلَیَّ، اِلَیَّ.»
نه به سوی مرجئه، نه قدریّه، نه زیدیّه، نه معتزله و نه خوارج بروید؛ بلکه به سوی من، به سوی من، به سوی من بیایید.
2- رهبری تشکیلات شیعی
از جمله محورهای مهم فعالیت هایامام کاظم علیه السلام رهبری تشکیلات سیاسی شیعه و نظارت بر عملکرد ایشان و تقویت و پشتیبانی آنان بود. این بخش از فعالیت امامعلیه السلام، سرّی و دور از چشم عموم انجام می گرفت، از این رو برای اثبات آن نباید در انتظار دلایل و شواهد روشن بود.
وجود مفضّل بن عمر به عنوان«باب» امام، تقسیم یاران آن حضرت به افراد عادی، موثق و خواص از سوی محدثان، سعایت محمد بن اسماعیل نزد هارون که همزمان دو خلیفه بر روی زمین، یکی در حجاز و دیگری در عراق فعالیت دارند و برای آنان خراج جمع می شود، داستان گرفتاری محمد بن ابی عمیر به دست هارون و درخواست افشای اسامی شیعیان توسط وی، توصیه امام به بعضی یاران خود مبنی بر لزوم کتمان و هشدار به اینکه افشای این امر همان و کشته شدن همان، اظهار نظر هادی عباسی پس از قیام شهید فخّ بر این حقیقت که: به خدا قسم حسین به دستور موسی بن جعفر قیام کرده و تحت تأثیر او قرار گرفته ایت و وجود عناصر نفوذی در تشکیلات خلافت عباسی از قبیل: علی بن یقطین، یعقوب بن داوود، محمد بن اسماعیل بن بزیع و فضل بن سلیمان و دهها شاهد دیگر، همه از وجود تشکیلات سیاسی منسجم و سازمان یافته ای تحت رهبری الهی امام کاظم علیه السلام خبر می دهد.
عناوین دیگر محورهای کاری امام علیه السلام در ارتباط با شیعیان عبارت است از: نظارت بر عملکرد شیعیان و تذکّر لغزش های آنان، کمک های مالی و اقتصادی و حل مشکلات و گرفتاری های ایشان.
منبع:
تاریخ تحلیلی پیشوایان علیهم السلام،علی رفیعی
اداره آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه
صص176-172