چگونه با کودکان لجباز رفتار کنیم؟
یادتان باشد مشکلات یک شبه حل نمی شود
اگر کودکی کاری را تا به حال انجام نمی داده اما حالا یک بار حتی از روی اکراه انجام می دهد او را خیلی تشویق کنید زیرا این نشانه ی یک پیشرفت واقعی است. به جای مأیوس شدن از دست نیافتن به انتظارات زیاد خود، از پیشرفتهای کوچک و تدریجی کودکتان خوشحال باشید. شما و همسرتان باید در مورد مشکلتان صحبت کنید و هر دو تصمیم به اصلاح اخلاق فرزندتان بگیرید. اگر حرفی می زنید هر دو با هم توافق داشته باشید، طبق تجربه، والدین خیلی زود خسته می شوند و بچه ها این را می دانند. اگر والدین مقاوم نباشند بچه ها به خواسته های آنها احترام نمی گذارند و خود را موظف به انجام وظایف محوله نمی دانند.
سعی کنید رفتار عمومی فرزندتان را با دید مثبت نگاه کنید
برخی رفتارهای او از دید شما آزاردهنده است. پس از همه رفتارهای او ناراضی نباشید. وقتی روی یک خصوصیت ناپسند او کار می کنید و در حال اصلاح آن هستید به او اطمینان دهید که دوستش دارید. هرگز تحسین را در مورد کودکان، کم ارزش تلقی نکنید. کودک در هر مرحله ی سنی که باشد تمایل شدیدی دارد که والدینش او را بپسندند. تربیت در نظر بعضی از والدین فقط تنبیه است ولی واژه ی تربیت در واقع به معنای تعلیم و پرورش، شامل مجموعه ای از روش های مثبت و منفی است. تربیت صحیح آن است که وقتی فرزند شما نیم نگاهی به شما می اندازد تا مطمئن شود عملی که انجام داده درست است یا غلط، به او توجه کنید یا وقتی در حال تلفن زدن کودکتان می خواهد مکالمه ی شما را قطع کند و با شما صحبت کند.
اینجا تربیت صحیح آن است که به او توجه نکنید. اما اگر دیدید که تصمیم گرفت منتظر تمام شدن مکالمه شما شود، بهتر است به او توجه کنید و نگاهی مهربان به او بیندازید.
وقتی کودکی روی موضوع خاصی پافشاری دارد
به او بگویید که قصد لجبازی دارد و شما در این حالت به او اهمیت نمی دهید. از آن مادرانی نباشیم که وقتی از کودکمان عمل خوبی سر زد از کنار آن به سادگی و بدیهی عبور کنیم و هیچ واکنشی نشان ندهیم ولی بر عکس هر وقت عمل بدی از او سر زد تمام اشتباهاتش را به رخ او بکشیم. انتقاد همراه با تشویق نتایج بهتری به بار می آورد. کودک می خواهد که شما به او توجه کنید. اگر دیدگاه شما منفی باشد او از راه های منفی به هدفش می رسد اما اگر شما روی نکات مثبت تمرکز کنید در مقابل، رفتارهای خوب بیشتری دریافت خواهید کرد زیرا در این حالت کودک با رفتارهای مثبت سعی در جلب توجه شما خواهد داشت.
رفتار کودک را تحسین کنید نه شخصیت او را
همچنان که وقتی از او انتقاد می کنید شخصیت او را زیر سؤال نبرید. به جای اینکه به او بگوییم:«خیلی بچه بدی هستی!» می توان گفت:«من از طرز حرف زدن تو خوشم نمی آید».
تهیه ی دفتر یادداشت روزانه
مؤثرترین راه برای آموزش رفتار خوب، شکل دادن رفتار با تحسین است. این روش تربیتی باید به طور مداوم استفاده شود تا رضایت شما را از رفتارهای جدید فرزندتان نشان دهد. خیلی خوب است یادداشتی از کارهی روزانه ی کودک تهیه کنید و در انتهای روز این یادداشت را به او نشان دهید. این کار روش خوبی برای صحبت کردن در مورد وقایع هر روز است و با این کار هر دوی شما احساس خوبی خواهید داشت.
هر چند وقت یک بار مخصوصاً در روزهایی که یادداشت پر از کارهای خوب می شود او را تشویق کنید یا هر چه که دوست دارد برایش تهیه کنید و عنوان کنید که این جایزه ی کارهای خوب است. اگر دیدید تعریف های شما را نادیده می گیرد ولی بعداً در رفتار خود آن را تکرار می کند دریابید که ستایش مؤثر بوده است.
همیشه از یک شیوه برای انتقاد استفاده نکنید مثلاً یک بار یادداشتی را در کیفش بگذارید و از یک رفتار بدش شکایت کنید.
برخی رفتارهای کودک را نادیده بگیرید
یکی دیگر از راه های مؤثر در برطرف کردن رفتارهای آزاردهنده، نادیده گرفتن آنهاست. در این روش احساس می کنید که در واقع کاری برای بهبود وضعیت انجام نمی دهید اما بعداً درمی یابید که با نادیده گرفتن، رفتار ناشایست ترک می شود. برخی از والدین، این روش را دوست دارند و می توانند به طور مؤثری از آن استفاده کنند اما برای برخی به علت پایین بودن ظرفیتشان، این روش فقط فشار روانی و تنش را زیاد می کند.
اگر شما هم چنین احساسی داشتید از این راه صرف نظر کنید. اگر تصمیم گرفتید که در مورد یک رفتار از روش نادیده گرفتن سنجیده استفاده کنید به هیچ وجه به آن واکنش نشان ندهید؛ چه زبانی و چه غیر زبانی.
وقتی کودک همان رفتار را انجام می دهد با حرکات صورت به او اشاره نکرده، حتی نگاهش نکنید. وانمود کنید که متوجه او نیستید. می توانید اتاق را ترک کنید یا رویتان را به سمت دیگری برگردانید تا وقتی که او به عملش ادامه می دهد شما نیز این روش را ادامه دهید. این خود نوعی توجه است. به او لبخند نزنید. زیرا این عمل او را جسورتر می کند. فقط آن قدر به کارتان مشغول شوید که به نظر آید به هیچ چیز در اطرافتان توجه ندارید.
گاهی می توانید در حضور کودک دیگر، از رفتار مثبت آن کودک ستایش کنید
این کار ممکن است به تقلید کودک شما از کودک خوش اخلاق بینجامد. سعی کنید عصبانی نشوید! زیرا عصبانیت به احساس بدی می انجامد. به علاوه هیچ گاه تسلیم نشوید. اگر قبل از ناهار گفتید که خوراکی نمی دهم باید صبر کنی موقع ناهار شود و اگر او گریه و زاری سرداد اصلاً به او اهمیت ندهید و محکم بگویید قبل از غذا خوراکی نمی دهم. هر چند که او سماجت کند. اگر کوتاه بیایید کودک یاد می گیرد که با گریه حرفش را به کرسی بنشاند و دیگر برای حرفهای شما اهمیتی قائل نیست.
همیشه به قولتان عمل کنید
یک کودک مخصوصاً اگر خیلی کوچک باشد به تکمیل نشدن یا به تأخیر افتادن پاداش وعده داده شده بسیار حساس است. کاری را که از عهده ی انجامش بر نمی آیید تعهد نکنید. وقتی قول چیزی را دادید پای آن بایستید. سعی کنید مشکلات فرزندتان را یکی یکی حل کنید نه اینکه همه را یک جا از او بخواهید. مثلاً اول مشکل مسواک زدن و بعد مشکل وقت خوابش را حل کنید. کودک را به تنبیهی که آن را انجام نمی دهید تهدید نکنید. تهدیدهای پوچ و ناپایدار به رفتارهای نادرستی می انجامد که تثبیت شده و در برابر تغییر مقاوم تر می شوند.
حل مشکل مسواک زدن کودک
یکی از مشکلات بزرگ مادران مسواک زدن بچه هاست. اگر شما به طور مرتب دندان های خود را مسواک بزنید او نیز مشتاق خواهد شد تا چنین کند.مدتها قبل از این که کودک واقعاً بتواند دندانش را مسواک بزند، به او مسواک بدهید. بگذارید با مسواک و خمیر دندان و دندان هایش بازی کند. اگر دیدید باز هم به طرف مسواک نمی رود با کلمات و جملات زیبا در موقع مسواک زدن این کار را برای او لذت بخش کنید. حتی می توانید با دندان پزشک برای انگیزه دادن به کودک مشاوره کنید.
همیشه به کودک بفهمانید که دقیقاً چه انتظاری از او دارید و به جای اینکه شخصیتش را مورد انتقاد قرار دهید اعمالش را مورد انتقاد قرار دهید.
به او نگویید دست و پا چلفتی!
بگویید:«وقتی که شلوار و لباست را روی زمین می بینم خیلی ناراحت می شوم» به او برچسب نزنید. چون او زود باور می کند که واقعاً این طور است. معمولاً در نظر والدین کارهای منزل کارهایی کوچک و تکراری هستند که همیشه در خانه انجام می گیرند ولی در نظر بچه ها این کارها بسیار مشکل و ناخوشایندند. صرف نظر از اینکه این کارها چقدر بی اهمیتند، به ویژه در هنگامی که انجام آنها مستلزم یادآوری های مکرر و بحث طولانی باشد می تواند آرامش منزل را بر هم بریزد.
جوانان و خودباوري از نگاه دين
آموزه هاي اجتماعي و تربيتي اسلام، اساساً بر مبناي خود ارزشمندي و خودباوري تدوين يافته است. در سخن اميرمؤمنان عليه السلام آمده است كه:
«مَعرفَهُ النفس انفعُ المَعارِفِ»
شناخت نفس و خودشناسي(كه مقدمه خودباوري است) مفيدترين شناخت ها است.
اگر چه اعتماد به نفس(خودباوري)، از اصطلاحات دانش روانشناسي است و در قرآن و احاديث، عيناً به كار نرفته است، اما بر پايه ي مضاميني بنياد نهاده شده كه در قرآن و حديث، فراوان يافت مي شوند. مفاهيمي چون: عزت نفس، حرمت خود، علوّ همت، پايداري، شكيبايي، اتكال به نفس، خودشناسي، شناخت گوهر نفس، تلاش و كوشش، توكل و… .
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:
«مَن جَدَّ وَجَدَ»
هر كه تلاش كرد، يافت.
«اُطلُبُوا الحَوائِجَ بِعِزَّهِ الأنفُسِ، فَانَّ الامورَ تَجري بالمقادير»
خواسته هاي خويش را با عزت نفس برآورده سازيد، چرا كه كارها جريان معيني دارند.
در سخن اميرالمؤمنين علي عليه السلام هم آمده است:
«فان الفوز الاكبَرَ مَن ظَفَرَ مَعرِفَهَ النَّفسِ»
هر كه به شناخت خويشتن نايل شود، به بزرگ ترين رستگاري رسيده است.
اين كه گاهي چشم و گوش بسته از ديگران تقليد مي كنيم و گول آب و رنگ صنعت و يا هنر غريبه ها و بيگانگان را مي خوريم، به دليل آن است كه از داشته هاي خويش غافليم. اگر خود را باور كنيم و بدانيم كه ما هم فكر و انديشه و استعداد داريم، قدرت ابتكار و خلاقيت داريم، مكتب غني و انسان ساز داريم، كامل ترين و جامع ترين آيين آسماني را داريم؛ و بالاخره خودباور باشيم و دست گدايي به سوي يافته هاي به هم بافته ي ديگراني كه بسياري از مايه هاي افتخارشان ريشه در اسلام دارد دراز نكنيم، در اين صورت دروازه هاي پيشرفت و سعادت را خواهيم گشود و بركات مادي و معنوي خداوند هم به طور روز افزون بر ما نازل خواهد شد و پله هاي افتخار و سربلندي يكي پس از ديگري به سرعت طي خواهد شد.
مسأله فلسطين؛ مهم ترين مسأله ي بشريت امروز
امام خامنه اي مدظله العالي:
مهمترين مسأله ي امروز، مسأله فلسطين است كه در نيم قرن اخير همواره مهمترين مسأله ي جهان اسلام و شايد مهمترين مسأله ي بشريت بوده است. اين جا سخن از محنت و آوارگي و مظلوميت يك ملت است؛ سخن از غصب يك كشور است؛ سخن از ايجاد غده يي سرطاني در قلب كشورهاي اسلامي و در نقطه ي التقاي شرق و غرب جهان اسلام به يكديگر است؛ اين جا سخن از ظلم مستمري است كه اكنون دو نسل پي در پي از ملت مسلمان فلسطين را فرا گرفته است. امروزه كه قيام خونين اسلامي متكي به توده هاي مردم در سرزمين فلسطين، خطر واقعي و جدي را به اشغالگران بي وجدان و بيگانه از انسانيت و بي محابا از جنايت گوشزد مي كند، شيوه هاي دشمن از دشمن از هميشه پيچيده تر و هشدار دهنده تر است و مسلمين در سراسر جهان بايد مسأله را از هميشه جدي تر بگيرند و براي آن فكري و كاري بكنند… و اين است خبر تازه ي امروز.
جواني، يك پديده ي درخشان و يك فصل بي بديل و بي نظير از زندگي هر انساني است.
جوان در دوره ي جواني به خصوص در آغاز جواني تمايلات و انگيزه هايي دارد:
اولاً: چون در حال تكوين هويت جديد خود است، مايل است شخصيت جديد او به رسميت شناخته بشود؛ كه غالباً اين اتفاق نمي افتد و پدر و مادرها جوان را در هويت و شخصيت جديد او گويه به رسميت نمي شناسند.
ثانياً: جوان احساسات و انگيزه هايي دارد؛ رشد جسماني و روحي دارد؛ به دنياي تازه اي قدم گذاشته است كه غالباً دور و بري ها، خانواده، كسان، افراد در جامعه، از اين دنياي جديد بي خبر و بي اطلاع مي مانند، يا به آن بي اعتنايي مي كنند؛ لذا جوان احساس تنهايي و غربت مي كند.
ثالثاً: جوان در دوره ي جواني چه اوايل بلوغ و چه بعدها با مجهولات زيادي رو به رو مي شود؛ مسائل جديدي براي او مطرح مي شود كه سؤال انگيز است؛ در ذهن او شبهه ها و استفهام هايي به وجود مي آيد كه مايل است به اين شبهه ها و سؤال ها و استفهام ها پاسخ داده بشود.
رابعاً: جوان احساس مي كند در وجود او انرژي هاي متراكمي وجود دارد؛ توانايي هايي را در خود احساس مي كند؛ هم از لحاظ جسماني، هم از لحاظ فكري و ذهني.
خامساً: جوان براي اولين بار با دنياي بزرگي در دوره ي جواني مواجه مي شود كه اين دنيا را تجربه نكرده و از اين دنيا چيزهاي زيادي نمي داند؛ بسياري از حوادث زندگي براي او پيش مي آيد كه تكليف خودش را در مقابل آنها نمي داند؛ احساس مي كند كه احتياج به راهنمايي و كمك فكري دارد.
امام خمینی ره:
بی جهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده های بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعه ها و دروغهای تفرقه افکن نموده اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می کنند. بی انگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه. و مع الأسف در بین آنان از سردمداران و حکومتهای بعض کشورهای اسلامی، که جز به منافع شخص خود فکر نمی کنند و چشم و گوش بسته تسلیم آمریکا هستند دیده می شود؛ و بعض از روحانی نماها نیز به آنان ملحقند.
امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی کردن تبلیغات تفرقه افکن خانه برانداز است. توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر، آن است که در مقابل این توطئه ها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.
وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی ره
امام خامنه ای مدظله العالی:
* بر اساس سنت الهی، حق هنگامی به پیروزی می رسد که پیروان آن در همه اوضاع و احوال، استحکام و استقامت نشان دهند.
* یک قدم عقب نشینی در برابر مستکبران، منجر به یک قدم پیشروی آنان خواهد شد و این تصور که عقب نشینی و«عدول از مواضع و حرفهای صحیح» باعث تغییر سیاست استکبار خواهد شد، تصوری کاملاً غلط و بی اساس است.
پیش بینی شهادت
حسن رفیعی از اعضای گردان امام علی علیه السلام بود. او دو روز پیش از آن که به شهادت برسد، به من گفت:«من ظرف 24 آینده شهید می شوم.»
حالت روحی او از آن ساعت به بعد به کلی تغییر کرد.
چند دقیقه به شهادتش مانده بود که جعبه ی بیسکویت را برداشت و با خط خوشی روی آن نوشت:«یک شهید می آید که سر در بدن ندارد. یک شهید می آید که دست در بدن ندارد.»
آن گاه جعبه را کنار گذاشت.
چند دقیقه بعد خط شلوغ شد و او در حین درگیری با خمپاره ی 120 به شهادت رسید و همان طور که توصیف کرده بود، سر و دستش قطع شد.
حكايت آن استخاره
در پی عقب نشینی رزمندگان اسلام در پایان جنگ از جزیره ی مجنون، تنها جاده ارتباطی داخل هور(جاده ی13 کیلومتری سیدالشهدا علیه السلام) تخریب شد. این جاده که به طور مستقیم به جزیره ی مجنون وصل می شد، یک بازوی فرعی به نام جاده ی قمر داشت. تعداد زیادی از شهدا روی جاده ی قمر باقی مانده بودند.
در سال1374 بنده با دو تن از دوستان با قایق به شناسایی آن منطقه پرداختیم. حدود2/5 کیلومتر از آن جاده به کُلی قطع شده بود. در آن شناسایی، به نقطه ای در روی جاده قمر رسیدیم که پیکرهای شهدا و سنگرهای فرو ریخته شده بر روی جاده کاملاً مشخّص بود. برای انتقال شهدا حتماً می بایست بیل مکانیکی و لودر می بردیم تا سنگرها را زیر و رو کنیم و عملیات انتقال صورت بگیرد و این کار به ترمیم جاده نیاز داشت؛ لذا تصمیم گرفتیم آن را درست کنیم.
البته رفقا تردیدهایی ایجاد کردند. برای آنکه یک اطمینان و سکینه ی قلبی ایجاد شود، گفتم: خیلی خوب، ما با خداوند متعال مشورت می کنیم.
با قرآن استخاره کردم که جاده را با وضعیتی که دارد ترمیم کنیم یا نه؟ آیه ی 77 سوره شریفه طه آمد(وَ لَقَد أَوحَینَا إِلی موسی أَن أَسرِ بِعِبادی فَاضرِب لَهُم طَریقاً فِی البَحرِ یَبَساً لا تَخافُ دَرَکاً وَ لا تَخشی)؛«و ما به موسی وحی فرستادیم که بندگانم را با خود ببر و برای آنها راهی خشک در دریا بگشا که نه بیم خواهی داشت و نه خواهی ترسید.»
با این آیه، دغدغه ی خاطر ما دوستان برطرف شد و در پی آن، جاده را ظرف یک ماه ترمیم کردم. سپس دستگاههای مهندسی را به آنجا بردیم و در همان آغاز کار به پیکر مطهر 90 شهید دست یافتیم.
قال الصادق عليه السلام:
أيَعجِزُ أحَدُكُم أن يكونَ مِثلَ النَّملَه؟ فَإنَّ النَّملَهَ تَجُرُّ إلي جُحرِها
آيا از مثل مورچه بودن عاجزيد؟ مورچه(روزي اش) را به سوي لانه اش مي كشاند.(پس چنين باشيد.
وسايل الشيعه/ ج17/ ص22
کتاب فیزیک به جای قمقمه
در تفحص منطقه عملیاتی والفجر1 در ارتفاع 112 فکه، نوجوانی 16-17 ساله را یافتیم، آنجا که زمانی قلبش در آن می تپیده، برجستگی ای نظرم را به خود معطوف کرد. جلوتر رفتم و در حالی که نگاهم به پیکر استخوانی و اندام اسکلتی اش بود و از گودی محل چشمانش، معصومیت دیدگانش را می خواندم، آهسته دکمه های لباس را باز کردم. در کمال حیرت و تعجّب متوجه شدم یک کتاب و دفتر زیر لباس گذاشته بود. کتاب پوسیده را که با هر حرکتی برگ برگ و دست خوش باد می شد، برگرداندم. کتابی که ده سال تمام، با آن شهید همراه بوده است، کتاب فیزیک بود و یک دفتر که در صفحات اولیه آن بعضی از دروس نوشته شده بود. مسئله ای که برایم جالب بود، این بود که او قمقمه و وسایل اضافی همراه خود نیاورده و نداشت، ولی کسب علم و دانش، آنقدر برایش مهم بوده که در مجموعه عملیات کتاب و دفترش را با خود آورده بود تا هر جا از رزم فراغتی یافت، درسش را بخواند.
مجموعه خاطرات تفحص شهدا