حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیهماالسلام در سال 148ه.ق و در روز یازدهم ذی قعده(دو هفته بعد از شهادت جد بزرگوارش امام صادق علیه السلام) مدینه چشم به جهان گشود.
پدر بزرگوارش حضرت امام موسی بن جعفر علیهماالسلام و مادر مکرمه اش به نام های نجمه خاتون، ام البنین، سکینه نوبیّه و تکتم نامیده می شود.
آن حضرت در دوران امامت 20 ساله ی خویش(183- 203) با سه تن از حکمرانان مستبد عباسی؛ هارون الرشید، امین و مأمون معاصر بود. امام رضا علیه السلام در آخر صفر سال 203ه.ق در سن 55 سالگی به وسیله ی مأمون؛ مسموم شد و در سناباد نوقان که امروزه یکی از محله های مشهد می باشد به شهادت رسید و در محل بارگاه فعلی مدفون گردید.
نوزاد مبارک
حضرت نجمه خاتون مادر امام رضا علیه السلام می گوید: از زمانی که فرزندم علی را باردار شدم، سنگینی حمل را احساس نمی کردم. در خواب پیوسته زمزمه ی تسبیح، تهلیل و ذکر خداوندی را از درون خود می شنیدم تا جائی که این امر موجب بیم و هراس من می شد، چون بیدار می شدم هیچ صدایی به گوشم نمی خورد، هنگامی که نوزاد متولد شد، روی زمین افتاد و دست هایش را روی زمین قرار داد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لب هایش را حرکت داد چنانکه گویی حرف می زد. در این هنگام پدرش امام موسی بن جعفر علیهماالسلام به نزدم آمد و گفت: ای نجمه! کرامت پروردگارت بر تو مبارک باد! من نوزاد را در جامه ای سفید پیچیدم و به دست امام دادم، آن حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، سپس آب فرات خواست و از آن به کام کودک مالید و آن گاه نوزاد را به من بازگردانید و فرمود:«خُذیهِ فَاِنَّهُ بَقِیَّهُ اللهِ تَعالی فی اَرضِهِ؛ او را بگیر که بقیه الله در روی زمین است.»امام موسی بن جعفر علیهماالسلام از همان دوران طفولیت او را به«رضا» ملقب گردانید و کنیه ی«ابوالحسن» را برایش برگزید. آن حضرت به فرزند دلبندش- که یادگار امامت محسوب می شد- خیلی علاقه داشت. مفضل بن عمر می گوید: روزی به حضور امام کاظم علیه السلام مشرف شدم، آن جناب فرزندش علی را در دامنش نشانده، نوازش می کرد و می بوسید. زبان آن کودک را می مکید و گاهی کودک را بر دوش خویش می نهاد و به سینه اش می چسبانید و پیوسته می گفت:«بّاَبی اَنتَ ما اَطیَبَ ریحَکَ وَ اَطهَرَ خَلقَکَ وَ اَبیَنَ فَضلَکَ؛ پدرم فدایت! تو چه خوشبویی و چه پاکیزه خویی و فضل و برتری تو چه تابان و درخشنده است!»
گفتم: فدایت شوم! در قلبم نسبت به این کودک علاقه ی عجیبی احساس می کنم که به غیر از شما این چنین عشق و علاقه ای به کسی ندارم. امام کاظم علیه السلام فرمود: ای مفضّل! او در نظر من همانند من نسبت به پدرم امام صادق علیه السلام می باشد. و آن گاه این آیه را تلاوت فرمود: (ذُرِّیَّهً بَعضُها مِن بَعضٍ وَ اللهُ سَمیعٌ عَلیمٌ) مفضل پرسید: آیا او بعد از شما امام است و مقام پیشوایی امت را خواهد داشت؟ فرمود: آری، هر که از او اطاعت کند هدایت یافته و آن که از او نافرمانی نماید، کافر خواهد شد.
الإمام الرضا علیه السلام
… نَحنُ وَرَثَهُ ذلکَ الرَّسُولِ الَّذی أطلَعَهُ اللهُ عَلی ما شاءَ مِن غَیبِهِ، فَعَلَّمَنا ما کانَ و ما یَکُونُ إلی یَومِ القِیامَهِ.
… ما وارثان پیامبری هستیم که خداوند، او را بر هر چه از غیبش بخواهد، آگاه می کند و او ما را از آنچه بوده و تا روز رستاخیز خواهد بود، آگاه کرده است.
البحار75/45
الإمام الرضا علیه السلام
شِیعَتُنا المُسسَلِّمُونَ لِأَمرِنا، الآخِذُونَ بِقَولِنا، المُخالِفُونَ لِأعدائِنا، فَمَن لَم یَکُن کذلِکَ فَلَیسَ مِنّا.
شیعیان ما کسانی هستند که تسلیم فرمان ما باشند و به سخنان ما عمل کنند و با دشمنان ما مخالفت ورزند؛ پس هر که این گونه نباشد از ما نیست.
وسائل الشیعه382/3
امام خامنه ای مدظله العالی
پیام زندگی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام چیست؟ ما که نباید فقط به مرقد امام علی بن موسی الرضا علیه السلام اظهار ارادت کنیم. ایشان امام ما هستند. زندگی ایشان برای ما درس است. از زندگی ایشان باید درس بگیریم، زندگی ایشان برای ما یک پیامی دارد، آن پیام چیست؟ من آن پیام را در یک کلمه خلاصه می کنم؛ بدانید پیام زندگی پرماجرای حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام به ما عبارت است از:«مبارزه دائمی خستگی ناپذیر».
1363/9/3
میلاد باسعادت ثامن الحجج، حضرت علی بن موسی الرضا المرتضی علیه السلام را به محضر حضرت ولی عصر عج و رهبر معظم انقلاب اسلامی و عموم شیعیان جهان تبریک و تهنیت عرض می نمائیم
امام خمینی ره:
امید است خدای تبارک و تعالی به برکت مرقد مطهر حضرت رضا سلام الله علیه به ما توفیق بدهد که ما تابع تعالیم عالیه اسلام باشیم و تابع تربیت هایی که ائمه هدی متکفل شده اند باشیم.
صلوات خاصّه حضرت امام رضا علیه السلام
اَالّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلِیِّ بنِ مُوسَی الرِّضَا المُرتَضی الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلی مَن فَوقَ الاَرضِ وَ مَن تَحتَ الثَّری الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاهً کَثیراً تامَّهً زاکِیَهً مُتَواصِلَهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَهً کَاَفضَلِ ما صَلَّیتَ عَلی اَحَدٍ مِن اَولیائِکََ
گل آمد و هنگام گا افشانی شد
رفع غم و ماتم و پریشانی شد
شب رفت و مدینه رو به خورشید نشست
از نور رضا مدینه نورانی شد
اصلاح نفس در کلام آیت الله بهجت ره
باید بدانیم که علاج ما، اصلاح نفس است در همه ی مراحل و از این مستغنی نخواهیم بود و بدون این، کار ما تمام نخواهد شد{جز} با اعتراف به این که عمل از خودمان است که به سرِ ما آمده و می آید. تا خودمان را اصلاح نکنیم و با خدا ارتباط نداشته باشیم، با نمایندگان خدا ارتباط نداشته باشیم، کارمان درست نمی شود. امروز تا فردا، تا پس فردا. این که کار نشد!
آثار زیانبار بی عفتی و بی بند وباری
در اسلام بی عفتی و کار خلاف عفت از گناهان گبیره شمرده شده است؛ چرا که زیانهای بسیار معنوی و اجتماعی به دنبال دارد. به این تحقیق توجه کنید:
«در سال 1720م. در سواحل آمریکا مردی در خانواده ی فاسد و بی بند و بار متولد{شد} و تمام عمر خود را به رذالت و می خوارگی سپری کرد و از راه دزدی زندگی خود را تأمین می نمود. از این مرد، پنج دختر باقی ماندند که همه همانند پدر به دور از تربیتی سالم و خانواده ای عاری از محبت بودند. در نسل پنجم، افراد این خانواده به 1200 نفر رسیدند که طبق آمار گرفته شده، افراد اُناث این خاندان همگی اهل فحشا بوده و 440 تن آنان به سفلیس مبتلا شدند و 130 نفر از مردها دزدهایی جنایت پیشه و ماهر گردیدند. از این خانواده، هفت نفر آدمکش حرفه ای و سیصد نفر دیگر که همگی دارای مشاغل ممنوعه بودند، به جامعه تحویل داده شدند و در طی مدت هفتاد سال، 1/700/000 دلار زیان مالی توسط این خانواده به دولت آمریکا وارد شده بود.»
رابطه فرهنگ و اقتصاد مقاومتی
اولین شرط حرکت به سمت تولید ملی و اقتصاد مقاومتی داشتن روحیه ی جهادی است و روحیه ی یک ملت، بیش از هر چیز دیگر به فرهنگ او برمی گردد. رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند:«اگر ما بخواهیم این حرکت عظیم اقتصادی در کشور انجام بگیرد، یک الزاماتی هم دارد… اولاً روحیه ی جهادی لازم است.» اما سؤال مهم این است که رابطه ی«فرهنگ» و «اقتصاد» در مکتب اقتصادی اسلام چگونه است؟
اقتصاد مقاومتی در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته قرار می گیرد. اقتصاد مقاومتی نمی پذیرد که صرفاً مصرف کننده باشد، منفعل نیست و در مقابل اهداف اقتصاد سلطه ایستادگی می کند. این اقتصاد با رویکرد فعال و مقاومت در مقابل تعاریف، ساختارها و محصولات اقتصاد سلطه، سعی در تغییر ساختارهای اقتصادی موجود و بومی سازی آن بر اساس جهان بینی و اهداف خود دارد.
هر جامعه ای سه رکن اساسی دارد؛ فرهنگ، سیاست و اقتصاد. این سه رکن متقوم هم هستند و از بین آنها، فرهنگ نقش مهم تری دارد. بنابراین اقتصاد در تبعیت از فرهنگ عمل می کند. اساساً اقتصاد، ارزش ها و جهت خود را از فرهنگ متبوع خود می گیرد. بنابراین تا فرهنگ مقاومتی نباشد، اقتصاد هم مقاومتی نخواهد شد. پس این دو با هم یک رابطه ی طولی دارند.
فرهنگِ اقتصاد نیز همچون فرهنگ سیاست به مجموعه ی باورها، ارزش ها و رفتارها و نمادها در حوزه ی ثروت اطلاق می شود که با تغییر یا تحول آن، اقتصاد مقاومتی نیز دچار تغییر و تحول خواهد شد. پس هر گونه تحول مثبت یا منفی در فرهنگ سیاست(قدرت)، فرهنگ اقتصاد(ثروت) و فرهنگ اجتماع(هنجارها و رفتارها) مستقیماً بر اقتصاد مقاومتی تأثیر دارد.
پیش شرط های فرهنگی تحقق اقتصاد مقاومتی
مادامی که خاستگاه«فرهنگ اقتصاد» بر پایه ی مفاهیمی همچون«سودمحوری»، «سرمایه سالاری» و «تکاثرگرایی» باشد و کارشناسان و مدیران اقتصاد به این دسته از معادلات وفادار باشند، اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی مورد نظر نظام اسلامی تحقق پیدا نخواهد کرد.
به عبارت دیگر، هر گاه مفاهیم، تعاریف، سیاست ها، قوانین، ساختارها، ضوابط و مدیریت اقتصادی حول محور«اقتصاد سرمایه داری» تعریف شود، نمی توان از تولید ثروت بر پایه ی جهاد و مقاومت و اخلاص و ایثار سخن گفت. پس می توان نتیجه گرفت که کیفیت و نوع فرهنگ حاکم بر اقتصاد می تواند پذیرای مفهوم ارزشی جهاد و مقاومت باشد یا نباشد. در واقع تحقق اقتصاد مقاومتی از رهگذر پیش نیازهای فرهنگی را در چارچوبه های ذیل می توان تدبیر و تبیین نمود:
1. بازتعریف استراتژی اقتصادی حول محور استراتژی«جنگ فرهنگی»
2. هماهنگ ساختن عرصه ی اقتصادی با عرصه ی فرهنگی
3. تحقق پیش نیازهای فرهنگی در سه سطح بنیادی، تخصصی و عمومی
4. استخراج فقه نظام اقتصادی و نظام سازی مبتنی بر آن توسط فقها و کارشناسان فقه در سطح بنیادین
5. بازنگری در مفاهیم، تعاریف، سیاست ها، قوانین و ضوابط اقتصادی موجود کشور سطح تخصصی
6. نظریه پردازی و الگوپردازی بر اساس مفاهیم و تعاریف جدید و هماهنگ با نگاه ارزش محور
7. آموزش و ظرفیت سازی و فرهنگ سازی در سطح کارشناسان و کارگزاران نظام اسلامی و مردم سطح عمومی
حجاب در وصیت نامه شهداء
خواهرم از تو می خواهم که در همه حال و همیشه حجاب خود را حفظ کنی و با امر به معروف و نهی از منکر تمام خواهران را به این کار تشویق کنی و با این عمل خویش ادامه دهنده ی راه شهدا باشی.
شهید عبدالرسول آب