چند شاخص از رفتارهای نظام استکبار از منظر رهبر معظم انقلاب *قسمت اول*
خصوصیت اول: خود برتربینی
آن چه من در مورد استکبار عرض می کنم، چند نومنه یا چند شاخص از رفتارهای نظام استکباریِ امروزِ دنیا است و در بسیاری از موارد، با آنچه که در قرون گذشته و دوران های گذشته استکبار داشته، شریک است. یکی از ویژگی های نظام استکباری، خودبرتربینی است. مجموعه های استکباری- آن کسانی که یا در رأس یک کشور یا در رأس یک نظام بین المللی{یا} مجموعه ای از کشورها را به دست گرفته اند- وقتی مجموعه ی خودشان را از بقیه ی انسان ها، از بقیه ی مجموعه ها برتر دانستند، وقتی خودشان را محور دانستند، همه چیز را فرع بر خودشان دانستند، یک معادله ی غلط و خطرناکی در تعاملات جهانی به وجود می آید. وقتی خود را برتر دانست، خود را محور دانست، خود را اصل دانست، نتیجه این می شود که برای خود حقّ مداخله ی در امور بقیّه ی انسان ها و بقیّه ی ملتها را قائل است. آنچه به نظر او ارزش محسوب می شود، بایست همه در دنیا تسلیم بشوند و قبول بکنند، گردن بنهند. اگر چیزی که او ارزش می داند، دیگران قبول نداشتند، این به خودش حق می دهد در کار آنها دخالت کند، به آنها تحمیل کند، به آنها زور بگوید، فشار بیاورد. این خود برتربینی موجب می شود که ادعای تولیّت امور ملتها را داشته باشند، ادعای مدیریت جهانی را داشته باشند، خودشان را رئیس مجموعه ی عالم بدانند. می شنوید در حرف های مسئولان و دولتمردان آمریکایی{که} از دولت آمریکا جوری حرف می زنند، مثل اینکه صاحب اختیار همه کشورها است؛ {می گویند} ما نمی توانیم بگذاریم این کار انجام بگیرد، ما نمی توانیم بگذاریم این شخص باشد یا نباشد! درباره ی منطقه ی ما جوری حرف می زنند که کأنّه مالک این منطقه اند؛ درباره ی رژیم صهیونیستی جوری حرف می زنند که گویا ملتهای این منطقه ناگزیرند که این رژیم تحمیلی و جعلی را بپذیرند؛ با ملتهای مستقل، با دولتهای مستقل جوری برخورد می کنند که گویی آنها حقّ حیات ندارند. این خودبرتربینی، خود را دارای جایگاه ویژه ای در مجموعه ی اولاد آدم، مجموعه ی ملتها، مجموعه ی انسان ها دانستن، این اُسّ اساس و بزرگ ترین مشکل استکبار است.
خصوصیت دوم: حق ناپذیری
نتیجه این می شود که خصوصیّت و شاخص دیگری برای استکبار به دست می آید و آن حق ناپذیری است؛ نه حرف حق را می پذیرند، نه حقّ ملتها را می پذیرند؛ حق ناپذیرِ مطلق. در مباحثات جهانی بسیار اتفاق می افتد یک حرف حقّی زده می شود، آمریکا به دلیلی نمی پذیرد؛ با انواع شیوه ها حرف حق را رد می کنند، زیر بار حق نمی روند. حالا یک نمونه اش مسائل امروز ما است که مربوط به فعالیت های هسته ای و صنایع هسته ای است؛ حرف حقّی وجود دارد؛ اگر چنان چه انسانی اهل حق باشد، اهل استدلال باشد، اهل منطق باشد، باید وقتی در مقابل استدلال قرار گرفت، تسلیم بشود، امّا استکبار تسلیم نمی شود؛ حرف حق را می شنود، زیر بار حق نمی رود؛ این یکی از خصوصیات او است. همچنان که حقوق ملتها را هم قبول نمی کند؛ این که ملتها حق دارند انتخاب کنند، حق دارند آن حرکتی را که خودشان می خواهند، آن اقتصادی را که خودشان می خواهند، آن سیاستی را که خودشان می خواهند اتّخاذ کنند، این را برای ملتها قائل نیستند، معتقد به تحمیل بر ملتها هستند.
چند شاخص از رفتارهای نظام استکبار از منظر رهبر معظم انقلاب *قسمت اول*