من چه نخست وزیری هستم!
گفته بود هزینه های دفترش باید حداقل باشه، فقط تعمیرات. ساختمان قدیمی آموزش و پرورش در خیابان اکباتان.
حراست گفته بود: شیشه ها باید ضدگلوله بشه.
مسئول تعمیرات هم کف اتاق ایشون رو موکت کرده بود.
وقتی صورت هزینه ها رو دید ناراحت شد.
گفت:«من چه نخست وزیری هستم که باید روی موکت راه بروم و مردمی محروم در دورترین نقاط کشور چیزی نداشته باشند روی آن بخوابند؟!… برای من باید رنج مردم محسوس باشد.
خاطره ای از شهید رجایی