مقدم بودن تزکیه و تهذیب بر همه امور
دردها دوا نمی شود، الّا با این که این خصیصه ی شیطانی از بین برود. کسی بخواهد درد خودش را شخصاً دوا کند، باید ریاضت بکشد و خودش را بزرگ حساب نکند، نگوید من عالمم، نگوید من خودم مقدس هستم چنانچه ملائکه می گفتند. نگوید من ثروتمندم. نگوید من زاهدم. نگوید من عارفم. نگوید من موحدم. در هر یک از اینها، ولو آن علم الاعلایی که علم فلسفه یا عرفان است، اگر این خصیصه ی شیطانی باشد، حجاب است، «العِلمُ حجابُ الاکبر» و اگر کسی بخواهد معالجه کند خودش را، باید این خصیصه را به آن توجه بکند و بسیار مشکل است.
معارضه با این خصیصه، اگر بخواهد کسی تهذیب بشود، با علم تهذیب نمی شود، علم انسان را تهذیب نمی کند، گاهی علم،انسان را به جهنم می رساند، گاهی علم فقه انسان را به جهنم می فرستد، گاهی علم اخلاق انسان را به جهنم می فرستد. با علم درست نمی شود. تزکیه می خواهد- یزکّیهِم- تزکیه مقدم است بر همه چیز. طلبه ای که در مدرسه درس می خواند، همدوش با درس، همقدم با درس تزکیه لازم دارد
پاکتر از پردۀ بیت الهی دامنت
خلعت زیبای اُمالمؤمنینی بر تنت
بوی عطر عصمت مریم دهد پیراهنت
نقش لبخند نبی در «یا محمّد» گفتنت
رحمت خدا بر خدیجه علیها السلام باد که شاخه های بی پناه رسالت ، بر ریشه های
مقتدرش پیوند خورده بودند.