مراقبت در معاشرت با خانواده
مرحوم آیت الله سیبویه میفرمودند: خانم من علویه بود و برایم فرزندان زیاد آورد. چند سال
آخر عمرش نابینا بود. کمر بستم و به خاطر خدا در این مدت در خدمت این خانم بودم.
خدمت مهم است، ولی مهمتر از آن این است که خدمتهایمان را آتش نزنیم. ایشان میفرمود:
مرتب دعا میکردم که خدایا، نکند من گاو نُه مَن شیرده باشم! در این چند سال، همۀ دغدغۀ
من همین مطلب بود که مثل گاوي که نه من شیر میدهد، ولی آخر کار یک لگد به ظرف شیر
میزند و همه را ضایع میکند، نباشم. کاري نکنم که اجرم ضایع شود. مبادا با او تندي یا بداخلاقی
کنم. خدا هم توفیق داد که ظرف این مدت در خدمت ایشان باشم.
باید مواظب بود که کارهاي ارزشمند خودمان را با منت و آزار و اذیت و تندي و بداخلاقی هدر ندهیم.
مراقب اخلاق خود باشیم.
خداوندا، به همۀ ما اخلاق پسندیده عنایت بفرما!