در غدير تصوير دو حكومت با يك محور طراحى شده است. گويى رسول عاليقدر از نيّت منافقان و كافران خبر داشت كه چه توطئه اى در سر دارند، و نخواهند گذاشت سنّت نبوى به امامت علوى اتصال يابد. گويى مى بيند كه چگونه سنّتش به بدعت تبديل شده و ظلم و ستم جايگزين عدل و قسط خواهد شد؛ و چه ستم و ظلمى كه شعله آتش آن تا ظهور زبانه خواهد كشيد، و كسى جز حضرت مهدى عليه السلام نخواهد توانست اين آتش شعله گرفته از سقيفه را، با آب عدالت مهدوى خاموش كند، چرا كه «اِذا قامَ الحُجَّةُ سارَ بِسيرَةِ اَميرِالمُؤمِنينَ عَلِىٍ عليه السلام»(1): «هنگامى كه حضرت مهدى عليه السلام ظهور كند به مانند سيره امام على عليه السلام رفتار مى نمايد». در حقيقت يك هماهنگى و وحدت روش بين اين دو امام همام برقرار است.
از آنجا كه بر اساس آيه صريح قرآن: «وَ اِذا حَكَمتُم بَينَ النّاسِ اَن تَحكُموا بِالعَدلِ»(2) بنيان حكومت امام عصرعليه السلام بر تحقق عدل الهى در تمام زمينه هاست، و روايات رسيده از معصومين عليه السلام اين حقيقت را آشكار مى نمايد. وجود سه واژه عدل و عقل و حق، كه از نظر كاربردى در فرهنگ اسلام و تشيع بيشتر استفاده شده و از موقعيت مقدسى برخوردار است، و على رغم معانى متفاوت هر سه در نهايت به يك معنى ختم مى شود و اينكه هر شىء آن گونه كه خداوند مى خواهد سر جايش باشد و تحقق اين امر انجام نمى پذيرد، مگر به دست منتخب خداوند حكيم، عليم و مهربان.
نكته جالب ديگر اينكه حضرت مهدى عليه السلام فرزند كسى است كه رسول معظم عليه السلام او را معيار حق قرار داده، هم در دنيا و هم در آخرت. «عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ يَدورُ حَيثُما دار»(3): «على همراه حق و حق همراه على است. حق مى گردد همان جا كه على مى گردد». «عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ وَ لَن يَفتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ يَومَ القِيامَةِ»(4): «على با حق و حق با على است، و هرگز از يكديگر جدا نمى شوند تا در روز قيامت كنار حوض بر من وارد گردند».
اين حديث از احاديث عجيب است، چرا كه على عليه السلام را ميزان حق معرفى میكند؛ زيرا كه حق محض على عليه السلام است. امام مهدى عليه السلام فرزند چنين شخصيتى است و همه افعال و رفتار او حق محض است، چون پدرش حق محض بوده و او به سيره پدرش عمل خواهد كرد. لذا تمام آنچه در دوران حكومت ايشان اتفاق مى افتد و او انجام خواهد داد حق است. آن روز است كه عدل زيباترين آرزوى انسانها تحقق مى يابد. به عبارت ساده بايد گفت: حضرت مهدى عليه السلام در اجراى نظام عدالت پا جاى پاى حضرت على عليه السلام خواهد گذاشت.
حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «العَدلُ اَساسٌ بِهِ قِوامُ العالَمِ»(5): «عدل اساسى است كه هستى بدان استوار و محكم است». يا در بيانى كوتاه شكل حيات را معين مى نمايد: «العَدلُ حَياةٌ»(6): «عدل زندگى است».
در اين بيان، مولا چهار چوب زندگى را معلوم مى كنند؛ و چون در زمان حيات خود با توجه به مشكلات ايجاد شده چنان كه شايسته بود اجراء نشد در حاكميّتِ سراسر عدلِ حضرت مهدى عليه السلام انجام خواهد شد.
همچنين مى فرمايد: «العَدلُ حَياةُ الاَحكامِ»(7): «حيات و روح احكام با عدل است». حكمى كه عدل در آن نباشد حكم مرده را دارد، و در ايام حكومت حضرت بقية اللَّه عليه السلام تمام احكام صادره بر اساس عدل خواهد بود.
…………………………………..
1.بحارالانوار:ج47ص54.
2.نساء:58.
3.شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید:ج2ص297.
4.تاریخ بغداد:ج14ص321.
5.بحارالانوار:ج75ص83.
6.غررالحکم و دررالکلم:ص26ح307.
7.همان ص 31 ح440.
دیده شده در کتاب تجلی غدیر در عصر ظهور