وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از خطبه هاى آن حضرت است
در وصف حال مردم جاهلى و دوران سكوت خود
اِنَّ اللّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ نَذيراً لِلْعالَمينَ،
خداوند محمّد صلّى اللّه عليه وآله را به عنوان بيم دهنده عالميان،
وَ اَميناً عَلَى التَّنْزيلِ، وَ اَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلى شَرِّ دِين، وَ فى شَرِّ
و امين بر قرآن برانگيخت، و شما ملّت عرب در آن وقت داراى بدترين دين، و در بدترين
دار، مُنيخُونَ بَيْنَ حِجارَة خُشْن، وَ حَيّات صُمٍّ، تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ،
خانه بوديد، منزلتان در ميان سنگهاى سخت، و در بين مارهاى زهردار بود، آب تيره مى نوشيديد،
وَ تَأْكُلُونَ الْجَشِبَ، وَ تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ، وَ تَقْطَعُونَ اَرْحامَكُمْ،
غذاى خشن مى خورديد، خون يكديگر را مى ريختيد، قطع رحم مى كرديد،
الاَْصْنامُ فيكُمْ مَنْصُوبَةٌ، وَالاْثامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ.
بتـان در ميـان شـما نصب شـده بـود، و گناهـان به شـما بسته بـود.
وَ مِنْها
و از اين خطبه است:
فَنَظَرْتُ فَاِذا لَيْسَ لى مُعينٌ اِلاّ اَهْلُ بَيْتى، فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ
نظر كردم جز اهل بيتم يارى برايم نبود، از اينكه آنان را در جنگ نابرابر به دست مرگ سپارم
الْمَوْتِ، وَ اَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذى، وَ شَرِبْتُ عَلَى الشَّجا، وَ صَبَرْتُ
دريغ كردم، چشم بر خاشاكِ در ديده بستم، زهر غم و غصه آشاميدم، و بر فروبردن خشم
عَلى اَخْذِ الْكَظَمِ، وَ عَلى اَمَرَّ مِنْ طَعْمِ الْعَلْقَمِ.
صبـر ورزيـدم، و بر حادثـه تلخ تر از درخت علقم پايـدارى كـردم.
وَ مِنْها
و از اين خطبه است:
درباره معاويه و عمرو عاص
وَ لَمْ يُبايِعْ حَتّى شَرَطَ اَنْ يُؤْتِيَهُ عَلَى الْبَيْعَةِ ثَمَناً، فَلا ظَفِرَتْ يَدُ
عمروعاص با معاويه بيعت نكرد مگر با اين شرط كه ثمنى به او پرداخت كند، پس پيروز مباد دست
الْبائِعِ، وَ خَزِيَتْ اَمانَةُ الْمُبْتاعِ. فَخُذُوا لِلْحَرْبِ اُهْبَتَها، وَ اَعِدُّوا لَها
فروشنده، و رسوا باد عهد خريدار. اكنون آماده جنگ شويد، و ساز و برگ جهاد
عُدَّتَها، فَقَدْ شَبَّ لَظاها، وَ عَلا سَناها. وَ اسْتَشْعِرُوا الصَّبْرَ،
آماده كنيد، شعله هاى جنگ زبانه مى كشد، و روشنايى آن سر كشيده. پايدارى را شعار خود كنيد،
فَاِنَّهُ اَدْعى اِلَى النَّصْرِ.
كه بهترين وسيله پيروزى است.
منبع: سايت عرفان