وَ سَاَلَهُ رَجُلٌ اَنْ يُعَرِّفَهُ مَا الاْيمانُ. فَقالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: اِذا كانَ الْغَدُ
مردى از حضرت خواست كه ايمان را به او بشناساند. آن حضرت فرمود: فردا
فَأْتِنى حَتّى اُخْبِرَكَ عَلى اَسْماع ِ النّاسِ، فَاِنْ نَسيتَ
بيا تا در برابر مردم بگويم، تا اگر گفته ام را از ياد بردى
مَقالَتى حَفِظَها عَلَيْكَ غَيْرُكَ، فَاِنَّ الْكَلامَ كَالشّارِدَةِ، يَنْقُفُها
ديگرى حفظ كند، چه اينكه سخن مانند شكار رمنده است، يكى آن را
هـذا، وَ يُخْطِئُها هذا.
مى ربايد، و ديگرى از دست مى دهد.
[ وَ قَدْ ذَكَرْنا ما اَجابَهُ بِهِ فيما تَقَدَّمَ مِنْ هذَا الْبابِ، وَ هُوَ قَوْلُهُ:
پاسخ امام را در گذشته از همين حكمت ها در سايه گفتار حضرت:
الاْيْمانُ عَلى اَرْبَع ِ شُعَب.]
ايمان را چهار شعبه است نقل كرديم