دو کار برای شهید شدن
2 کار برای شهید شدن
داشتم برای نماز ظهر وضو می گرفتم، دستی به شانه ام زد.
سلام و علیک کردیم. نگاهی به آسمان کرد و گفت:«علی! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه. باید یه کاری بکنیم.»
گفتم:«مثلاً چی کار کنیم؟»
گفت:«دو تا کار؛ اول خلوص، دوم سعی و تلاش.»
کتاب باقری/انتشارات روایت فتح
اذان صبح:
طلوع آفتاب:
اذان ظهر:
غروب آفتاب:
اذان مغرب:
نیمه شب شرعی: 


با سلام خدا قوت
خوشا انان که جانان می شناسند
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند .
با تبریک ایام ولادت ، به وبلاگ جویبار همسر بزنید . یا علی .