وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از خطبه هاى آن حضرت است
درباره بعثت پيامبر و گريز از دنيا
بَعَثَهُ حينَ لا عَلَمٌ قائِمٌ، وَ لا مَنارٌ ساطِعٌ، وَ لا مَنْهَجٌ واضِحٌ.
پيامبر را فرستاد زمانى كه نشانه اى از دين برپا نبود، و علامت روشنى وجود نداشت، و راهى آشكار نبود.
اُوصيكُمْ عِبادَ اللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ، وَاُحَذِّرُكُمُ الدُّنْيا، فَاِنَّها دارُ
بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم، و از دنيا مى ترسانم، كه سراى
شُخُوص، وَ مَحَلَّةُ تَنْغيص. ساكِنُها ظاعِنٌ، وَ قاطِنُها بائِنٌ. تَميدُ
كوچ و محلّ سختى و رنج است. ساكنش مسافر، و مقيمش جداشونده از آن است. اهلش را
بِاَهْلِها مَيَدانَ السَّفينَةِ تَقْصِفُهَا الْعَواصِفُ فى لُجَجِ الْبِحارِ، فَمِنْهُمُ
به حركت مى آورد چنانكه طوفان سخت كشتى را در ميان امواج درياها به حركت مى اندازد، گروهى
الْغَرِقُ الْوَبِقُ، وَ مِنْهُمُ النّاجى عَلى بُطُونِ الاَْمْواجِ تَحْفِزُهُ الرِّياحُ
غرق شده هلاك مى شوند، وگروهى دردل امواج در مرز نجاتند، دامن بادها آنان را به اين سو و آن سو
بِاَذْيالِها، وَ تَحْمِلُهُ عَلى اَهْوالِها. فَما غَرِقَ مِنْها فَلَيْسَ بِمُسْتَدْرَك،
مى برند، و بر مركب ترس و هول مى رانند. آن كه غرق شد بازيافتنش ناممكن،
وَ ما نَجا مِنْها فَاِلى مَهْلَك.
و آن كه نجـات يافت مسافر مـرگ است .
عِبادَاللّهِ، الاْنَ فَاعْمَلُوا وَالاَْلْسُنُ مُطْلَقَةٌ، وَ الاَْبْدانُ صَحيحَةٌ،
بندگان خدا، اكنون عمل كنيد كه زبانها باز، و بدنها سالم،
وَالاَْعْضاءُ لَدْنَةٌ، وَالْمُنْقَلَبُ فَسيحٌ، وَالْمَجالُ عَريضٌ،
و اندامها فرمانبردار، و عرصه گاه كوشش و آمد و شد وسيع، و جولانگاه عمل پهناور است،
قَبْلَ اِرْهاقِ الْفَوْتِ، وَ حُلُولِ الْمَوْتِ. فَحَقِّقُوا عَلَيْكُمْ نُزُولَهُ،
پيش از آنكه فوت شتابان در رسد، و موت بر شما وارد شود. آمدن مرگ را حتم بدانيد،
وَ لاتَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ.
و (بى كار) به انتظار آن ننشينيد.