وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از سخنان آن حضرت است
در فضل اهل بيت و نكوهش زمانه خود
اَلا اِنَّ اللِّسانَ بَضْعَةٌ مِنَ الاِْنْسانِ، فَلايُسْعِدُهُ الْقَوْلُ اِذَا امْتَنَعَ،
بدانيد زبان قطعه اى از انسان است، هرگاه آدمى عاجز از گفتار باشد زبان او را يارى ندهد،
وَ لايُمْهِلُهُ النُّطْقُ اِذَا اتَّسَعَ. وَ اِنّا لاَُمَراءُ الْكَلامِ، وَ فينا تَنَشَّبَتْ
و اگر تواناى بر سخن باشد گفتارش مهلت ندهد. ما اميران كلاميم، و درخت سخن در ما
عُرُوقُهُ، وَ عَلَيْنا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ.
ريشه دوانده، و شاخه هايش بر ما فروهشته است.
وَاعْلَمُوا ـ رَحِمَكُمُ اللّهُ ـ اَنَّكُمْ فى زَمان الْقائِلُ فيهِ بِالْحَقِّ قَليلٌ،
خداوند شما را رحمت كند، آگاه باشيد در زمانى هستيد كه گوياى به حق اندك،
وَ اللِّسانُ عَنِ الصِّدْقِ كَليلٌ، وَ اللاّزِمُ لِلْحَقِّ ذَليلٌ. اَهْلُهُ مُعْتَكِفُونَ
و زبان از راستى بازمانده، و ملازم حق خوار گشته است. اهل زمان
عَلَى الْعِصْيانِ، مُصْطَلِحُونَ عَلَى الاِْدْهانِ. فَتاهُمْ عارِمٌ، وَ شائِبُهُمْ
بر گناه مقيم اند، و بر سهل انگارى و مماشات متفق اند. جوانشان پرآزار، سالخورده شان
آثِمٌ، وَ عالِمُهُمْ مُنافِقٌ، وَ قارِئُهُمْ مُماذِقٌ. لايُعَظِّمُ صَغيرُهُمْ
گناهكار، دانشمندشان منافق، و گوينده شان چاپلوس است. كوچكشان بزرگشان را
كَبيرَهُمْ، وَ لا يَعُولُ غَنِيُّهُمْ فَقيرَهُمْ.
احترام نمى كند، و توانگرشان به بى نوايشان كمك نمى دهد.