تحمل و تغافل
گاهی یک حدیث باب بزرگی را به روي انسان میگشاید و انسان را به همۀ خوبیها نایل
میسازد و همۀ مشکلات را حل میکند.
شخصی میگفت: من مشکلات مهمی داشتم که روح و روانم را به هم ریخته بود. به
حدیثی برخوردم که مثل آبی به روي آتش بود و همۀ دردهاي مرا مداوا کرد.
رهایی بخش من فرمایش رهگشاي امیرالمؤمنین(ع) بود:
اِنَّ العاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمالٌ وَ نِصْفُهُ تَغافُلٌ؛ بیگمان نیمی از عاقل تحمل است و نیم دیگر
او تغافل و چشم پوشی است.
آدم عاقل دو بخش دارد؛ یک بخش آن تحمل و صبر در برابر ناخوشیهاست و بخش
دیگر آن تغافل و خود را به بیخبري زدن است.
برخی از چیزها را که میتوان با بردباري تحمل کرد، باید تحمل کرد. حرفهاي جاهلانه
و مصائب و ناگواريهاي زندگی را باید
با صبر و تحمل پشت سر گذارد. برخی از چیزها را هم باید با تغافل از آن گذشت.
گویا اصلًا چیزي نشنیده و ندیده است. و نسبت به آن هیچگونه آگاهی ندارد.
امام حسن مجتبی(ع) در شمار اوصاف پیامبر(ص) فرمودند:
یَتَغافَلُ عَمّا لا یَشْتَهی؛ در برابر آنچه دوست نمیداشت، همواره خود را به غفلت
میزد و به روي خود نمیآورد.
لقمان حکیم میگوید :
« دو چیز را فراموش کن: اِحْسانَکَ فِی حَقِّ الْغَیْرِ وَ اِساءَةَ الْغَیْرِ فِی حَقِّکَ؛ یکی
خوبی که به دیگران میکنی، یکی هم بدي را که در حق تو کرده اند.» اگر در حق
دیگران نیکی کردي، مبادا بر آنان منت بگذاري و به رخشان بکشی که همه
را باطل کرده اي.