یازده نکته درباره بصیرت
بصیرت، سواد نیست بینش است.
? بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛
? بصیرت؛ یعنی اینکه نگاهت به «شخصیت»ها نباشد؛ بلکه همواره به « شاخص »ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت
?بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی حتی مسجد، میتواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛
? بصیرت؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند؛
? بصیرت؛ یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله (صلی الله علیه و آله) را نگه داری؛
? بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) میتواند قاتل حسین (علیه السلام) در کربلا باشد؛
? بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمیتوانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی
? بصیرت؛ یعنی اینکه نگذاری فتنهگران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند
? بصیرت؛ یعنی اینکه «مالک اشتر»ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری»ها را به اعتدال نشناسی؛
? بصیرت; یعنی اینکه بدانی «معاویه»ها، به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (علیه السلام) ” دل بستهاند ؛
? بصیرت یعنی اینکه بدانی تاریخ,تکرارمیشود؛ نه با جزئیاتش؛ بلکه با خطوط کلیاش ….
یادمان باشد:
وقتی گرگ حمله میکند، با صدای بلند حمله میکند؛ و فرصتی برای واکنش دارید. ( فرار، سازش یا مقاومت ) ؛
اما وقتی موریانه هجوم میآورد، از همان ابتدا بی سر و صدا و تنها به جان محصولات شما میافتد. زمان میبرد تا به هدف برسد، اما بالاخره همه محصول تو را نابود میکند
ایستادن در برابر گرگ، ” شجاعت ” میخواهد و دفع خطر موریانه ” بصیرت “