او یک زن بود ولی مردانه زندگی کرد.
از روزهایی گفت
که در دوران جوانی و آغاز روزهای خوش با هم بودن
همسفرش را جا گذاشته بود میان جنگ و آتش .
و روزی که گفتند اثری دیگر از او نیست
و او ناباورانه شهر پر از جنگ و خون را گشت و نیافت اثری از او
و شد جاویدالاثر زندگی اش ،
از روزهای سخت و تنهایی گفت و تکیه گاه شد نش برای فرزندانش.
از نبود برادرش گفت
و لحظات سخت بی برادری
وقتی از لحظات سختی و تنهایی می گفت
آرام بغضی که سالهاست در گلو دارد
پنهان می کرد
و با خنده به سختی هایش شیرینی می داد.
او یک زن بود و مردانه جنگیده بود.
با تمام تنهایی ها و سختی هایش
و حال پیروز این مبارزه بود .
او همسر یک شهید است.
نوشته زهرا شرف نژاد بعد از دیدار با خانواده شهید