قيام عاشورا از ديدگاه چند شخصيت بزرگ(غيرشيعه) جهاني
* ابن ابي الحديد: بزرگ و رئيس تمام افرادي كه چنين صفتي«ابي الضيم» داشتند، حسين بن علي(ع) است كه به او و اصحابش در كربلا امان دادند، ولي امان براي او خواري و ذلت به دنبال داشت. لذا نپذيرفت و تن به شهادت داد.
* مسيو ماربين: در ظاهر، يزيد، امام حسين(ع) و انصارش را كُشت. اما در باطن، امام حسين(ع) يزيد و همه ي بني اميه را بدتر از هزار بار كُشت. يزيد آنان را يك روز و امام حسين(ع) او و قومش را تا ابد و هر روز كشت.
* مهاتما گاندي: من براي مردم هند، چيز تازه اي را نياورده ام، فقط نتيجه اي كه از مطالعات و تحقيقاتم درباره تاريخ زندگي قهرمانان كربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند كردم. اگر بخواهيم هند را نجات بدهيم، واجب است تا همان راهي را بپيمائيم كه حسين بن علي(ع) پيمود.
* عباس محمود العقاد(از نوگرايان مصري اهل تسنن): معتقد است كه هم سپاه يزيد و هم ياران امام حسين(ع) به آخرت عقيده و ايمان داشته اند. ولي عقيده و ايمان در يك طرف در روحي كريم و بزرگوار موجود بوده، و از طرفي ديگر در روحي لئيم و پست؛ آنها بالطبيعه ايده آليست و صاحب هدف بوده اند، و اينها بالطبيعه منفعت پرست. او معتقد است كه امام حسين(ع) داراي انگيزه كاملاً الهي و معنوي براي نجات دين بود كه نتايج مورد نظر نهضت نيز به زودي به دست آمد؛ يعني يزيد پس از چهار سال در كمال ذلت مُرد و عاملان فاجعه ي عاشورا به سزاي اعمالشان رسيدند و سلسله ي بني اميه نيز در مدتي اندك از لحاظ تاريخي سقوط كرد.
موريس دوكبري(دانشمند مسيحي): حسين(ع) براي شرف و ناموس و اجراي احكام اسلام و از بين بردن ظلم و ستم و جلوگيري از حيف و ميل مال مسلمين و حمايت از مستضعفين و بينوايان براي خدا از جان و مال و فرزند گذشت و زير بار استعمار نرفت، پس بياييد ما هم شيوه ي او را سرمشق قرار داده و از زير دست استعمارگران خلاصي يابيم و مرگ باعزت را بر زندگي با ذلت ترجيح دهيم.
* واشنگتن ايرونيك(مورخ آمريكايي): كشته شدن حسين(ع) سرگذشتي است كه به علت ناگواري و هولناكي آن دوست ندارم سخن را درباره اش طولاني كنم، زيرا در اسلام، كاري زشت تر از آن به وقوع نپيوسته است. اگر چه كشته شدن اميرالمؤمنين(ع) مصيبت بسيار بزرگي به شمار مي آمد، ليكن سرگذشت حسين(ع) چندان كشتار فجيع و مثله و اسارت دربرداشت كه از شنيدن آن بدن انسان به لرزه مي افتد… زيرا از مشهورترين مصيبت ها است. و مي افزايد: براي امام حسين(ع) ممكن بود كه زندگي خود را با تسليم شدن به اراده ي يزيد نجات بخشد ليكن مسئوليت پيشوا و نهضت بخش اسلام، اجازه نمي داد كه او يزيد را به عنوان خليفه بشناسد. لذا خود را براي قبول هر ناراحتي و فشار به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بني اميه آماده ساخت. در زير آفتاب سوزان خشك و در روي ريگ هاي تفتيده ي عربستان، روح حسين فناناپذير، برپاست. اي پهلوان و اي نمونه ي شجاعت و اي شهسوار من، حسين!
* در اروپا شاعري به نام«نعيم» با عشق امام حسين(ع) مديحه سرايي مي كند و به مبارزان كشورش كه بر عليه غاصبان مملكتشان(آلباني) مي جنگند، انرژي و نيرو مي دهد:
دين را بي آبرو كرديد
و ملت و ميهن را
و از ميدان فرار كرديد
كربلا را به خاطر بياوريد
* رابرت وير: رابرت وير با شش محقق ديگر كتاب جهان مذهبي را در دو جلد نگاشته اند در اين كتاب شهادت امام حسين(ع) حادثه ي غم انگيز صدر اسلام آمده است و علت آن را عدم پذيرفتن يزيد به عنوان رهبر جهان اسلام از طرف امام حسين(ع) ثبت كرده اند. عدم بيعت امام حسين(ع) با يزيد موجب شد كه يزيد براي خاموش نمودن هر نوع اعتراض و مخالفتي نيروهاي خويش را اعزام نمايد كه نتايج زير حاصل شد:
1- امام حسين(ع) و كليه اعضاي خانواده و تني{چند} از يارانش در محلي به نام كربلا در عراق قتل عام شدند.
2- جامعه اسلامي با شوك مواجه شد
3- مخالفت با بني اميه تشديد شد
4- پس از شهادت امام حسين(ع) - حمايت از ائمه عليهم السلام- تشديد شد.
ژنرال سرپرسي سايكز: ياران حسين(ع) حاضر شدند كه براي دفاع از خود تا آخرين دقيقه حيات با دشمن جنگ كنند. در حقيقت شجاعت و دلاوري كه اين عده قليل از خود نشان دادند، به درجه اي بود كه در تمام اين قرون متمادي هر كس آن را شنيد بي اختيار زبان به تحسين و آفرين گشود.
چارلز ديكنز(نويسنده معروف انگليسي:اگر منظور حسين(ع) جنگ در راه خواسته هاي دنيايي خود بود من نمي فهمم چرا خواهران و كودكانش را همراه خود برد؟ پس عقل چنين حكم مي كند كه او به خاطر اسلام فداكاري خويش را انجام داد.
امام حسين عليه السلام و قيام عاشورا از ديدگاه چند شخصيت(غيرشيعه) جهاني