اینطور شروع کرد. درشهر لاهیجان متولد شدم، و در اوایل سال 1357 ازدواج کردم، بعد از ازدواج بخاطر اینکه همسرم نظامی بود، به اصفهان آمدیم، و در خیابان وحید (فرح آباد) که نزدیک محل خدمتش بود، خانه اجاره کردیم.

من و همسرم در خانواده های مذهبی بزرگ شده بودیم، و به عناوین مختلف به پیروزی انقلاب و انقلابیون کمک می کردیم. او گفت: وقتی به آن وقتها فکر می کنم، می بینم؛ چه روز هایی را پشت سر گذاشتم. مثلا همسرم، چند روز در پادگان محل خدمت خود مانده و بخاطر اهمیت شغلی به منزل نیامد. آن روزها مثل الان وسایل ارتباطی نبود، که بخواهم؛ با او در تماس باشم.  برای اینکه از وضعیت ایشان اطلاع پیدا کنم؛ مجبور شدم،به سمت پادگان حرکت کنم. از بس ناراحت بودم ؛ متوجه حکومت نظامی نشدم. با سرعت می رفتم؛ که تیر اندازی شروع شد، من که تازه متوجه شدم ؛ که حکومت نظامی است. شروع به دویدن کردم؛ وچنان با سرعت می دویدم؛ که حتی برنمی گشتم، پشت سرم را هم نگاه کنم. به پادگان که رسیدم، مسئولین پادگان که در پادگان ایستاده بودن؛ گفتند:” مگر این صدا هارا نمی شنوی چه جراتی داری، که در این موقعیت بیرون آمدی.” گفتم :"آمده ام  حال همسرم را جویا شوم. جالب اینجا بود، که وقتی می خواستم برگردم می ترسیدم، برگردم.

همینطور که به فکر فرو رفته بود، آرام می گفت: “چه روزهایی  پشت سر گذاشتیم ."من که دوست داشتم؛ دوباره از خاطراتش بشنوم .گفتم:” برایم بگو ."پس از مکث کوتاهی گفت: “با همکاری هم رژیم منفور پهلوی را سرنگون کردیم. “و اینچنین ادامه داد: در آن روزها ساخت کوکتل مولوتف به عهده ما بود. انقلابیون وسایل مورد نیاز از جمله بنزین چوب پنبه -فتیله و خلاصه وسیله های مورد نیاز ساختن کوکتل مولوتف را مخفیانه به خانه ما می آوردند؛ و در شبها ساعت مقرری به پشت در خانه آمده، و با علائم و ضربهای مخصوصی در می زدند؛ ما هم می فهمیدیم، که آمده اندکوکتل مو لوتف ها را ببرند.

از قضا، ماموران حکومتی کشیک دادند؛ و فهمیده بودند؛ که این وسایل را از کجا می آورند، و با همان ضربات در زدند. ما که فکر می کردیم؛ انقلابیون هستند، و در می زنند، در را به روی  آنها باز کردیم؛ ناگهان دیدیم، ماموران هستند؛ ما که هول دست پاچه شده بودیم؛ در را بسته و توسط چند تن از همسایهایمان آن را از طریق پشت بام از دسترس ماموران دور کردیم، و بدست انقلابیون رساندیم. و خلاصه به خیر گذشت، در آخر افزود: ناگفته نماند، همه کارها با توکل بر خدا میسر شد؛ و سرانجام این انقلاب به پیروزی رسید.

 کاتبی