اى كاش خاك تيره يثرب فدك نداشت
پرواز آسمانى او را ملَك نداشت
ماهى كه در اطاعت خورشيد شك نداشت
سنگش زدند و دست ز افشاى شب نَشُست
آن نور ناب واهمه اى از محك نداشت
مهتاب زير سيلىِ شب بود و آفتاب
حتى دو دست باز براى كمك نداشت
اين بود دستمزد رسالت؟ زمينيان!
اى خلق خيره! دست محمد نمك نداشت؟
مىپرسد از شما كه چه كرديد؟ مردمان
گلدان ياس باغچه من تَرَك نداشت
خورشيد و ماه را به زمينى فروختند
اى كاش خاك تيره يثرب فدك نداشت
(اميد مهدى نژاد)