امام خامنه ای(مدظله العالی):
نیروهای مسلّح در نظام جمهوری اسلامی، حصن و حصار مردم هستند که این حصن همواره باید مستحکم باشد.
|
امام خامنه ای(مدظله العالی):
نیروهای مسلّح در نظام جمهوری اسلامی، حصن و حصار مردم هستند که این حصن همواره باید مستحکم باشد. عَن ابنِ عَباس: اَوَّلَ مَن دُعِیَ اِلَی الجَنَّهِ یَومَ القیامَهِ الدّینَ یَحمِدونَ الله تَعالی عَلی کُلِّ حالٍ.
ابن عباس گوید: نخستین کسانی که روز قیامت به سوی بهشت خوانده می شوند، کسانی اند که در هر حال خدا را سپاسگزارند. عبدالله بن مسعود گوید: اگر آتش سوزان را فرو خورم، به طوری که درون مرا بسوزاند، نزد من بهتر از آن است که بگویم ای کاش آن کار نمی شد!(اظهار نارضایتی کنم) این گفته ی عبدالله بن مسعود خود نشان دهنده ی این امر است که رضا برا قضای خداوند چقدر مهم است که امیدوارم همه آن را رعایت کنیم. به طور معمول مادران در مورد غذا خوردن فرزندان خود شکوه ی زیاد دارند و همواره دیده شده که بیشتر مادران به فرزندان نحیف و لاغر خود سفارش می کنند که بیشتر غذا بخورد و به فرزندی که وزنش بیشتر از اندازه ی معمول است، توصیه می کنند و حتی فشار می آورند که کمتر غذا بخورد و اغلب برخوردهای عصبی در هر دو زمینه ی بالا منجر به شکست پدر و مادر و کم تر از پیش خوردن فرزند لاغر و بیش تر از پیش خوردن فرزند به نسبت چاق یا به اصطلاح«تپل» آن ها می شود. غذا خوردن امری غریزی است. ولی در آدمی یادگیری و محیط نقش زیادی در این عادت غریزی پدید آورده و آن را از مسیر طبیعی خود خارج ساخته است. چنان که برخی افراد بزرگ سال نیز گرسنگی و سیری خود را فراموش نموده و آغاز به خوردن و دست کشیدن از خوردن را به محرک ها و عوامل طبیعی وابسته کرده اند. هنگامی که ساعت دوازده می شود یا صدای اذان را می شنویم یا بوی غذا به بینی مان می رسد، گرسنه می شویم و هنگامی که بشقاب ما از غذا تهی می شود، دست از غذا می کشیم. تبلیغات تلویزیونی در مورد غذاها یا نشستن در رستوران های لوکس یا گران قیمت اشتهای ما را دوچندان می کند و غذاهای سنتی یا بدون آب و رنگ باعث کوری اشتهایمان می شود. این ها برای ما که بزرگ شده ایم، چندان مشکل نیست اگر چه ما هم هنوز ممکن است در هر سنی گرفتار برنامه های رژیمی ناموفق چاقی و لاغری باشیم. اما هر چه هست فرزندان ما گرفتار بدغذایی هستند و ما می خواهیم بدانیم چه باید بکنیم. روان شناسان معتقدند که رفتار غذا خوردن و عادت دادن فرزندان به خوردن غذاهای گوناگون از دوران بارداری مادر آغاز می شود و به مادران باردار سفارش می کنند تا برای عادت دادن جنین خود به غذاهای گوناگون به خوردن غذاهای متنوع بپردازند. متخصصان تغذیه و پزشکان کودکان و روان شناسان در دوران نوباوگی کودک نیز بر این موضوع پافشاری می کنند که غذای کودک بدون افزوده شدن اسانس یا ادویه جات ویژه ای داده شود تا حس چشایی کودک به طور طبیعی به خوردن همه ی انواع غذاهای سالم و مرسوم در خانواده عادت کند. به طور معمول دشواری ها از گوناگونی تبلیغات، سلیقه ی غذایی پدر و مادر و از سوی دیگر، شیوه ی برخورد آن ها با مشکلات معمولی غذا خوردن کودک آغاز می شود. هنگامی که یک مادر گرفتار، زاصرار دارد که غذای فرزند خود را هر چه زودتر بدهد تا به کارهای دیگرش برسد و کودک نیز در مرحله ی استقلال طلبی های دو سالگی یا منفی کارهای خود است، بستن دهان، پس دادن لقمه اجباری، پاشیدن غذا، وارونه کردن قاشق همگی باعث ادامه و تشدید رابطه ی دشوار بین مادر و کودک در امر غذا خوردن می شود. مادر کم کم برای جلب رضایت کودک آغاز به تعریف از خوشمزگی غذا می کند و کودک نیز کم کم با شناخت طعم های متنوع، غذا را مطابق با تعاریف مادر نمی یابد و مقاومت ها بیشتر می شود. اصرار و التماس مادر، مقاومت کودک و بهانه جویی او را بیشتر می کند و بهانه جویی کودک، مادر را وادار به عقب نشینی یا تسلیم و یا دادن باج و رشوه به کودک می کند تا تن به غذا خوردن بدهد و این موضوع تا بزرگ تر شدن کودک و نوجوان شدن او ادامه می یابد. اگر چه برای درست نمودن این اشکال در غذا خوردن هر کودک یا نوجوان لازم است روابط بین او و پدر و مادر را مورد ارزیابی قرار داد ولی توصیه های زیر برای پدر و مادر می تواند مقدمه ای برای درست نمودن این مشکل باشد: اصول کلی برای لذت بردن از غذا خوردن در کودکان از این قرار است: 1- غذا را به صورت جالبی در برابر کودک بگذارید و به او عرضه کنید. 2- غذا را به اندازه ی کم به او بدهید. 3- درباره غذا زیاد شرح و تفصیل ندهید. 4- درباره ی اندازه ی غذایی که باید بخورد پافشاری نکنید. بسیاری از کودکان که از آغاز اشتهایشان کم است، پس از آن که تأکید و پافشاری پدر و مادر را دیدند، آن اندک اشتها را هم از دست می دهند و از غذا خوردن خودداری می کنند. 5- کوشش کنید که نسبت به غذا خوردن کودک آرام و خونسرد باشید. 6- آداب و اصول غذا خوردن را به کودکان کوچک تحمیل نکنید. این آداب را می توان بعدها هنگامی که کودک برخورد مثبت تری نسبت به غذا خوردن پیدا کرد، به او آموزش داد. 7- تا هنگامی که کودک به اندازه ی کافی در غذا خوردن مهارت پیدا نکرده و نسبت به غذا مشتاق نشده است، به او اجازه دهید که با دست غذا بخورد. 8- پیش از آن که کودک خودش آمادگی پیدا کند، او را مجبور نکنید که با شما سر میز یا سفره بنشیند.
روزی مردی به حضور امام سجاد(که سلام بر او باد) آمده و از امام چند تا سؤال کرد و از آن حضرت پاسخ سؤال هایش را گرفت. وقتی مرد جوابش را گرفت، از پیش امام مرخص شد، ولی چند قدمی بیش نرفته بود که دوباره نزد امام بازگشت و سؤال دیگری را مطرح نمود، و گویا تصمیم داشت همچنان به سؤالات خود ادامه دهد.
امام سجاد علیه السلام برای آن که به او بفهماند، دانستن برای عمل کردن است، نه انباشتن، رو به او کرد و فرمود: در کتاب مقدس"انجیل” نوشته شده است: مادام که به آنچه می دانید، عمل نکرده اید، از آنچه نمی توانید نپرسید{و به دنبال افزایش علم خود نباشید}، زیرا اگر به اندوخته های علمی، عمل نگردد، حاصلی جز کفر و ناسپاسی برای صاحبش نداشته و موجب دوری او، از خداوند می گردد. امام خامنه ای(مدظله العالی):
ان شاءالله در حکومت عدل مهدوی(عج) این کارها(یعنی به چالش کشیدن قدرتهای شیطانی جهانی) انجام می گیرد؛ منتها ما هم می توانیم مقدماتش را انجام دهیم؛ اگر همت و اراده و ایستادگی و تدبیر داشته باشیم. این کارها، هم ایستادگی و شجاعت و قدرت می خواهد؛ هم تدبیر و عقل می خواهد. من یک وقت خدمت امام رفتم، ایشان می خواستند خطبه ی عقدی را بخوانند؛ تا من را دیدند، گفتند شما بیا طرف عقد بشو. ایشان بر خلاف ما- که طول و تفصیل می دهیم و حرف می زنیم- عقد را اول می خواندند، بعد دو، سه جمله ی کوتاه صحبت می کردند. من دیدم ایشان پس از این که عقد را خواندند، رویشان را به دختر و پسر کردند و گفتند: بروید با هم بسازید. من فکر کردم، دیدم که ما این همه حرف می زنیم، اما کلام امام در همین یک جمله ی«بروید با هم بسازید»، خلاصه می شود! حالا ما هم عرض می کنیم که شما دختران و پسران، بروید با هم بسازید. سازش، اصل است. هر چیزی که با ساختن عروس و داماد، دختر و پسر، زن و شوهر منافات دارد، بایستی بیگانه تلقی بشود. این را اصل قرار بدهید، تا ان شاءالله خداوند متعال برکاتش را بر شما نازل کند.
بیانات امام خامنه ای(مدظله العالی) در مراسم اجرای خطبه عقد ازدواج1370/4/20 امام خامنه ای(مدظله العالی): مهم ترین و حساس ترین مسئله هر ملتی، همین مسئله حکومت و ولایت و مدیریت و حاکمیت والای بر آن جامعه است؛ این تعیین کننده ترین مسئله برای آن ملت است.
ملت ها هر کدام به نحوی، این قضیه را حل کرده اند؛ ولی غالباً نارسا و ناتمام و حتی زیان بخش است. محسن هرگز در چشمان من نگاه نمی کرد، همیشه و هر وقت حتی زمانی که صدایش می کردم نگاهش به زیر بود ولی شب عملیات خیبر وقتی قرار شد از همدیگر جدا شویم احساس کردم می خواهد چیزی بگوید، حرفی بزند ولی هر چه معطل ماندم چیزی نگفت. صدایش کردند که باید سوار هلی کوپتر شوی خواست راه بیفتد دیدم باز دست دست می کند. باز منتظر ماندم. در یک لحظه به سمت من آمد دست داد و با من روبوسی کرد، لحظه ای شک کردم ولی نگاهم را ازش برنداشتم تا سوار هلی کوپتر شد. سوار که شد حین بلند شدن هلی کوپتر از زمین، برایم دست تکان داد. همین جور که نگاه می کردم احساس کردم از محسن نوری جدا شد. همان جا به همرزم بغل دستی ام گفتم فلانی محسن رو دیگه نمی بینم، شهید می شه! گفت چرا این جوری فکر می کنی؟ گفتم: گفتنی نیست ولی شک ندارم.
پدر شهید محسن امانی امام خامنه ای(مدظله العالی):
به نظر من، جوانان انقلابی دانشگاه- چون بحث دانشجو را داریم- سعی کنند خوب درس بخوانند؛ خوب فکر و معرفتشان را بالا ببرند. سعی کنند در محیط خودشان اثر بگذارند؛ فعال باشند، نه منفعل؛ روی محیط خودشان، اثر فکری و روانی بگذارند. این شدنی است. یک جوان گاهی اوقات می تواند مجموعه پیرامونی خودش را- کلاس را، استاد را و حتّی دانشگاه را- زیر تأثیر شخصیت معنوی خودش قرار دهد. البته این کار با سیاسی کاری به دست نمی آید؛ با معنویت به دست می آید، با صفا به دست می آید، با استحکام رابطه با خدا به دست می آید. عزیزان من! رابطه با خدا را جدّی بگیرید. شما جوانید؛ به آن اهمیت بدهید، با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید. مناجات، نماز، نماز با حال و با توجّه، برای شما خیلی لازم است. مبادا اینها را به حاشیه برانید. … البته(معنای این روایت) این نیست که هیچ ملاکی برای محبت، غیر از اینها وجود نداشته باشد! نه، انسان گاهی هم کسی را به جهت دیگری دوست دارد. گاهی شما یک کسی را دوست می دارید، به خاطر اخلاق خوبش، به خاطر بعضی جهات، امّا تا اطلاع پیدا می کنید که او اهل فلان گناه است، از چشمتان می افتد، محبت شما به او زائل یا کم می شود. معلوم می شود اطاعت خدا و معصیت خدا از نظر شما یک معیار برای دوست داشتن و دوست نداشتن است و گاهی هم هست که برای انسان هیچ فرقی نمی کند!…(به هر حال این علامت، علامت خوبی است که انسان ایمان خود را با آن امتحان کند و مورد سنجش قرار دهد.)
شرح حدیث از امام خامنه ای(مدظله العالی) در درس خارج21/7/88 |