امام خامنه اي مدظله العالي
وقتي كه امر به معروف و نهي از منكر نشود و در جامعه خلافكاري، دزدي، تقلّب و خيانت رايج گردد و به تدريج جزو فرهنگ جامعه شود، زمينه براي روي كار آمدن آدم هاي ناباب فراهم خواهد شد. البته امر به معروف و نهي از منكر حوزه هاي گوناگوني دارد كه باز مهم ترينش حوزه مسئولان است؛ يعني شما بايد ما را به معروف امر، و از منكر نهي كنيد. مردم بايد از مسئولان، كار خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا؛ بلكه بايد از آنها بخواهند. اين مهم ترين حوزه است. البته فقط اين حوزه نيست؛ حوزه هاي گوناگوني وجود دارد.
بيانات در خطبه هاي نماز جمعه تهران1379/9/25
قال رسول الله(ص):
يا فاطِمَهُ! كُلُّ عَينٍ باكِيَهٌ يَومَ القِيامَهِ إلّا عَينٌ بَكَت عَلي مُصابِ الحُسَينِ.
پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد:
اي فاطمه! همه چشم ها در روز قيامت گريان است جز چشمي كه بر مصيبت هاي حسين بگريد.
بحارالانوار،ج44، ص293
شهيد رحيم تركان
اينجانب سوگند ياد مي كنم كه سعادت خويش را نمي يابم مگر در پيمودن خط خونين اباعبدالله الحسين(ع) كه راه تمامي شهداي انقلاب اسلامي است.
اولين و واجب ترين كار نظام اسلامي در بيانات رهبر معظم انقلاب
اين نظام اسلامي به وجود آمده است؛ اولين كارش اجراي قسط و عدل است. قسط و عدل، واجب ترين كارهاست. ما رفاه را هم براي قسط و عدل مي خواهيم. كارهاي گوناگون- مبارزه، جنگ، سازندگي، توسعه- را براي قسط و عدل مي خواهيم؛ براي اين كه در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خيرات جامعه استفاده كنند و عدّه اي محروم و مظلوم واقع نشوند. در محيط قسط و عدل است كه انسان ها مي توانند رشد كنند، به مقامات عالي بشري برسند و كمال انساني خودشان را به دست آورند. قسط و عدل، يك مقدّمه واجب براي كمال نهايي انسان است.
بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان نيروي انتظامي1376/4/25
حسرت يك آخ
در عمليات والفجر8 خبر آوردند حاج يدالله كلهر(قائم مقام لشكر 10 سيدالشهدا)مجروح شده. با يكي از دوستان به بيمارستان رفتيم، ديديم سخت مجروح است. كتف و دست راستش خُرد شده كليه اش هم آسيب ديده بود. پرسيدم:"حاجي حالت چطوره؟” در حاليكه با سختي حرف مي زد گفت:"خوبم الحمدلله.” ديدم قسمتي از لبش بريده و خون مياد. پرسيدم:"حاجي! لبت هم تركش خورده؟"گفت:"نه". ديدم چهره اش در هم شد و اخماش تو هم رفت و لبانش را گاز گرفت. لبانش درست در همان نقطه لبش كه پاره شده بود، فرو رفت. درد به سراغش آمده بود. در حاليكه از درد به خود مي پيچيد، كوچكترين حرفي نزد، حتي آهسته هم ناله نكرد وقتي اين صحنه را ديدم، نتونستم خودم را كنترل كنم، گفتم:"با خودت ايت رفتار را نكن حاجي! يك دادي، فريادي، چيزي. چرا اين جور مي كني؟!” صبر كرد تا دردش آروم شد. دوباره لبخند هميشگي روي لب مجروحش نشست و گفت:"مي خوام حسرت يك آخ را هم به دل دشمن بذارم.”
راوي: خدابين همرزم شهيد
قال الإمام الحسين عليه السلام:
إِنَّ أجوَدَ النّاسِ مَن أعطي مَن لا يَرجوهُ، وَ إِنَّ أعفَي النّاسِ مَن عَفي عَن قُدرَهٍ، وَ إنَّ أوصَلَ النّاسِ مَن وَصَلَ مَن قَطَعَهُ.
امام حسين عليه السلام مي فرمايند:
همانا سخاوتمندترين مردم آن كسي است كه كمك نمايد به كسي كه اميدي به وي نداشته است و بخشنده ترين افراد، آن شخصي است كه در عين قدرت، گذشت نمايد و صله رحم كننده ترين مردم، آن كسي است كه صله رحم نمايد با كسي كه با او قطع رابطه كرده است.
نهج الشهاده/ص39
امام خامنه اي مدظله العالي
مباهله امام حسين عليه السلام در كربلا
روز مباهله، روزي است كه پيامبر مكرم اسلام، عزيزترين عناصر انساني خود را به صحنه مي آورد. نكته ي مهم در باب مباهله اين است:«و انفسنا و انفسكم» در آن هست؛ «و نساءنا و نساءكم» در آن هست؛ عزيزترين انسان ها را پيغمبر اكرم انتخاب مي كند و به صحنه مي آورد براي محاجه اي كه در آن بايد مايز بين حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض ديد همه قرار بگيرد.
اهميت بيان و ابلاغ حقيقت
هيچ سابقه نداشته است كه در راه تبليغ دين و بيان حقيقت، پيغمبر دست عزيزان خود، فرزندان خود و دختر خود و اميرالمؤمنين را- كه برادر و جانشين خود هست- بگيرد و بياورد وسط ميدان؛ استثنائي بودن روز مباهله به اين است. يعني نشان دهنده ي اين است كه بيان حقيقت، ابلاغ حقيقت، چقدر مهم است؛ مي آورد به ميدان با اين داعيه كه مي گويد بيائيم مباهله كنيم؛ هر كدام بر حق بوديم، بماند، هر كدام بر خلاف حق بوديم، ريشه كن بشود با عذاب الهي.
روش امام حسين عليه السلام مانند رسول خدا(ص)
همين قضيه در محرّم اتفاق افتاده است به شكل عملي؛ يعني امام حسين عليه السلام هم براي بيان حقيقت، روشنگري در طول تاريخ، عزيزترين عزيزان خود را برمي دارد مي آورد وسط ميدان. امام حسين عليه السلام كه مي دانست حادثه چه جور تمام خواهد شد؛ زينب را آورد، همسران خود را آورد، فرزندان خود را آورد، برادران عزيز خود را آورد. اينجا هم مسئله، مسئله ي تبليغ دين است؛ تبليغ به معناي حقيقي كلمه؛ رساندن پيام، روشن كردن فضا؛ ابعاد مسئله تبليغ را اين جوري مي شود فهميد كه چه قدر مهم است.
بايد يا با فعل يا با قول روشنگري كرد
در آن خطبه«من رأي سلطانا جائرا مستحلّا لحرم الله ناكثا لعهدالله… و لم يغيّر عليه بفعل و لا قول كان حقّا علي الله ان يدخله مدخله»؛ يعني وقتي او دارد فضا را به اين شكل آلوده مي كند، خراب مي كند، بايد يا با فعل يا با قول آمد روشنگري كرد. و امام حسين عليه السلام اين كار را انجام مي دهد، آن هم با اين هزينه ي سنگين؛ عيالات خود، همسران خود، عزيزان خود، فرزندان اميرالمؤمنين، زينب كبري، اينها را برمي دارد مي آيد وسط ميدان.
بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون1388/9/22
سلام امام حسين مهربون…
من دختري كوچك هستم. پدرم جانباز موجي است…
الآن كه دارم براي شما نامه مي نويسم پدرم خوابيده آرومه آرومه.
وقتايي كه خوابه ميام كنارش و باهاش حرف مي زنم…
امام حسين شنيدم رقيه ي كوچولوت به آسمونه ها رفته مي خوام بهتون بگم…
من حاضرم دختر شما بشم…
به جاش حال بابام رو خوب كنيد از شما خواهش مي كنم مي دونم كه خيلي مهربونيد امام حسين…
1- صدمه وارد كردن به بدن در حد كوبيدن سر به ديوار، چنگ زدن به صورت، به صورت زدن، سينه زني تا حدي كه سينه ها ولو جزئي آسيب ببيند و يا اين كه از بدن خون جاري شود چه حكمي دارد؟
ج: عزاداري به شيوه مرسوم و سنتي از اعظم قربات الي الله تعالي و موجب اجر و ثواب است لكن بايد از هر گونه كاري كه موجب وهن مذهب باشد پرهيز شود همچنين هر عملي كه ضرر قابل توجهي براي انسان داشته باشد، حرام است.
2- راه اندازي دسته هاي عزاداري در ساعات پاياني شب در خيابان ها و محله ها چه حكمي دارد؟
ج: به راه انداختن دسته هاي عزاداري براي سيدالشهدا و اصحاب ايشان عليهم السلام و شركت در امثال اين مراسم امر بسيار پسنديده و مطلوبي است و از بزرگترين اعمالي است كه انسان را به خداوند نزديك مي كند، ولي بايد از هر عملي كه باعث اذيت ديگران مي شود و يا في نفسه از نظر شرعي حرام است، پرهيز گردد.
3- حكم پخش صداي مراسم سينه زني و نوحه خواني و يا نوار آن از طريق بلندگوهاي مساجد و حسينيه ها در شهرها و محله ها چيست؟
ج: واجب است برگزاركنندگان مراسم و عزاداران تا حد امكان از اذيت و ايجاد مزاحمت براي همسايگان بپرهيزند هر چند با كم كردن صداي بلندگو و تغيير جهت آن به طرف داخل باشد.
4- آيا جايز است كه سخنران ها و مداحان از عزاداران و مردم حاضر در مراسم عزاداري مطالبه كنند كه مردم بلند و با صدا گريه كنند و يا هنگام دعا دستشان را بالا بياورند. آيا بلندي و كوتاهي صدا تفاوتي در كيفيت ثواب عزاداري ايجاد مي كند؟
ج: في نفسه منعي ندارد.
5- استفاده از ادوات موسيقي(محلي يا غير آن) نظير طبل، سنج، دمام و… براي عزاداري اباعبدالله(ع) در هيأت ها چه حكمي دارد؟
ج: استفاده از آلات موسيقي، مناسب با عزاداري سالار شهيدان عليه السلام نيست و شايسته است مراسم عزاداري، به همان صورت متعارفي كه از قديم متداول بوده، برگزار شود. البته، استفاده از طبل و سنج به نحو متعارف، اشكال ندارد.
6- استفاده از مال مجهول المالك و يا مخلوط قطعي به حرام در هيأت عزاداري جايز است؟
ج: جايز نيست.
7- آيا مي توان از باقيمانده پولي كه از محرم سال گذشته براي هزينه ايام عزاداري به صورت عمومي از مردم گرفته شده است، در محرم امسال هزينه كرد؟
ج: مانعي ندارد.
8- حمل عَلَم و كتل و پرچم هاي بزرگ چه وجهي دارند؟ بعضي علم ها به قدري بزرگ است كه بايد چندين نفر زير آن قرار بگيرند. ضمن اين كه در برخي نواحي اعتقاداتي درباره اين وسايل وجود دارد كه موجب وهن اسلام و علي الخصوص شيعه مي شود. آيا انجام اين كارها جايز است؟
ج: استفاده از عَلَم در عزاداري سيدالشهدا عليه السلام في نفسه اشكال ندارد ولي نبايد جزء دين شمرده شود لكن حمل پرچم و كتل اشكال ندارد.
9- عزاداري اعم از سينه زني، جلسات روضه خواني و راه اندازي دستجات براي عزاداري غير از سيدالشهداء چه حكمي دارد؟
ج: في نفسه منعي ندارد.
10- حكم تصويربرداري و نورپردازي در هيأت هاي مذهبي به نحوي كه يادآور كنسرت هاي موسيقي غربي باشد چيست؟
ج: بايد از انجام هر كاري كه با شأن و جايگاه مجالس عزاداري اهل بيت عليهم السلام منافات دارد پرهيز شود.
11- حكم برگزاري مراسم عقد و عروسي در ايام محرم و صفر و ديگر ايام عزاداري ائمه معصومين چه حكمي دارد؟
ج: مجرد انجام عقد در ايام عزاداري في نفسه منعي ندارد ولي برگزاري مجالس جشن و انجام كارهايي كه موجب هتك و بي حرمتي گردد، در خصوص ايام عزا جايز نبوده و حرام است.
گهواره جنبان سيدالشهدا عليه السلام
و در احاديث معتبره از طريق خاصه و عامه روايت شده است كه بسيار بود كه حضرت فاطمه عليهاالسلام در خواب بود و حضرت امام حسين عليه السلام در گهواره مي گريست و جبرئيل گهواره آن حضرت را مي جنباند و با او سخن مي گفت و او را ساكت مي گردانيد. چون فاطمه عليهاالسلام بيدار مي شد مي ديد كه گهواره حسين عليه السلام مي جنبد و كسي با او سخن مي گويد و لكن شخصي نمايان نيست چون از حضرت رسالت مي پرسيد مي فرمود او جبرئيل است.
از كتاب منتهي الآمال