بسیج در دوران دفاع مقدس
هنوز یک سال از صدور فرمان امام(ره) نگذشته بود که رژیم بعث عراق در راستای اهداف پلید استکبار جهانی، علیه ایران دست به یک حمله همه جانبه زد.
انقلاب اسلامی در آن شرایط بحرانی ناشی از دگرگونی ها و تغییر و تحولات، هیچ گونه آمادگی لازم را برای مقابله با متجاوزان نداشت. ارتش جمهوری اسلامی ایران که با حمایت امام(ره) توانسته بود جایگاه خود را پیدا نماید، در حال خودسازی و تثبیت نظم و انضباط بود. سپاه پاسداران هم که نهادی نوپا و برای حفظ امنیت شهرها به وجود آمده بود، فاقد هر گونه تجهیزات لازم و تجربه کافی برای مقابله با متجاوز خارجی بود.
دشمن هم با ارتشی تا بُن دندان مسلح و برخوردار از پشتیبانی قدرتهای استعماری، کشور را مورد هجوم قرار داد. در اینجا بود که نقش بسیج به عنوان یک نیروی جوشیده از متن مردم انقلابی، در صحنه دفاع مقدس ظهور و بروز پیدا کرد. دشمن که سودای فتح سه روزه را در سر می پروراند، در همان روزهای نخستین با مردمی مواجه گشت که با دست خالی به دفاع از کیان مقدس نظام اسلامی برخاسته بودند و از ایثار جان خویش دریغ نمی کردند.
جوانان سلحشوری که به فرمان امام(ره) در پایگاه های مقاومت تحت عنوان بسیجی گرد آمده بودند و با کوچکترین اشاره ایشان به جبهه های نبرد هجوم می بردند و تا آخرین قطره خون خویش، ایستادگی و مقاومت می کردند.
در طول هشت سال دفاع، بسیج آن چنان درخشید که دشمنان اعتراف کردند که«قدرتی که در بسیج نهفته، توان مقابله با یکایک ارتش های کلاسیک جهانی را دارد.» بسیج وظیفه جذب، آموزش و سازماندهی نیروهای مردمی و اعزام آنها به جبهه های نبرد را بر عهده داشت و توانست جمعیت مؤمن و صاحب ارزشی را از امت حزب الله، در درون خود بپروراند و پایه ریزی ارتش مردمی را دنبال کند، و سرانجام پس از هشت سال دفاع مقدس، بسیجیان مظلوم و سلحشور جبهه های توحید به همراه امت شهیدپرور، از این آزمایش الهی سربلند و پیروز بیرون آمدند و از نوجوان13 ساله تا پیرمرد80 ساله در میان خیل عظیم شهدای بسیج مشاهده می شود. چه زیبا امام راحل این چهره های مظلوم را به تصویر کشید و فرمود:
شما آیینه ی مجسم مظلومیت ها و رشادت های این ملت بزرگ در صحنه ی نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید.
وظیفه بسیج فقط به جنگ و مسئله نظامی محدود نمی شود و امنیت داخلی کشور در سخت ترین شرایط یعنی دوران فعالیت منافقین و دیگر گروههای ضد انقلاب، به مدد نیروهای بسیج و پایگاههای مقاومت حفظ شد.
در حوادث طبیعی و بلایا، حضور بسیجیان گره گشای مشکلات و مایه دلگرمی مردم و مسئولین بوده است. کما اینکه در حادثه اسف بار زلزله رودبار در سال1369، سرعت عمل و ایثار نیروهای مردمی در عملیات نجات به حدی بود که خارجیان حاضر در منطقه با اظهار تعجب از حضور گسترده بسیجیان اقرار کردند که به حضور آنان احتیاج نیست. مردان بسیجی در منطقه زلزله زده و زنان بسیجی در شهرها با تشکیل صف های بسیار طویل اهدای خون و اهدای کمک های نقدی و جنسی، جهانیان را به تحسین واداشتند.
در امر خطیر و حیاتی مبارزه با تهاجم فرهنگی و جلوگیری از استحاله فرهنگ انقلاب، اصلی ترین نیروی مدافع، بسیج بوده است و با اطاعت از فرمان رهبر معظم انقلاب، برای حفظ فضیلت ها و ارزشهای انقلاب در وسط میدان مبارزه حضور دارد. اصولاً تفکر بسیجی کارسازترین عامل در سخت ترین میادین مبارزه بوده است. البته باید اقرار نمود که آرمان امام(ره) در خصوص بسیج در همه ابعادش تحقق نیافته است و هر روز که از عمر انقلاب می گذرد، نیاز کشور و انقلاب به بسیج و تفکر بسیجی بیش از پیش احساس می شود.
روزها و رویدادها/جلد سوم
إذا قامَ قائمُنا وَضَعَ یَدَهُ علی رُؤوسِ العِبادِ، فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُم ، و أکملَ بِه أخلاقَهُم.
وقتی که قائم ما قیام کند، دست خود را بر سرهای بندگان می کشد. با این کار، اندیشه هایشان را جمع کند و اخلاقشان را به کمال رساند.
البحار336/52
مَن صَدَقَ لِسانُهُ زَکا عَمَلُهُ، و مَن حَسُنَت نِیَّتُهُ زِیدَ فی رِزقِهِ، وَ مَن حَسُنَ بِرُّهُ بأهلِهِ زِیدَ فی عُمرِهِ.
هر کس زبانش راست گوید عملش پاکیزه شود، و هر که نیّتش خیر باشد روزی اش زیاد گردد، و هر که با خانواده ی خود خوش رفتاری کند عمرش طولانی شود.
البحار175/75
مُتَفَقِّهٌ فِی الدِّینِ أشَدُّ عَلَی الشیطانِ مِن عِبادَهِ ألفِ عابِدٍ.
وجود یک فقیه در دین، از عبادت هزار عابد برای شیطان سخت تر است.
لا تَصلُحُ الإمامَهُ إلّا لِرَجُلٍ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: وَرَعٌ یَحجُزُهُ عَن مَعاصی اللهِ، و حِلمٌ یَملِکُ بِهِ غَضَبَهُ، و حُسنُ الولایهِ عَلی مَن یَلی حتّی یکونَ لَهُم کالوالِدِ الرَّحیمِ.
امامت(و رهبری) جز برای کسی که در او سه خصلت باشد، شایسته نیست؛ ورعی که او را از نافرمانی خدا بازدارد، حلمی که با آن بر خشم خویش چیره شود، و مدیریّت شایسته در قلمرو ولایت خویش، تا حدّی که برای مردم همچون پدری مهربان باشد.
الکافی407/1
یا بُنَیَّ أعرِف مَنازِلَ الشِّیعَهِ علی قَدرِ رِوایَتِهِم و مَعرِفَتِهِم؛ فإنَّ المَعرِفَهَ هیَ الدِّرایَهُ للرِّوایَهِ و بِالدِّرایاتِ للرِّوایاتِ یَعلُو المؤمِنُ إلی أقصی دَرجاتِ الإیمانِ.
ای پسرم! جایگاه و منزلت شیعه را از اندازه ی روایتشان و معرفتشان{از ما} بشناس؛ زیرا معرفت همان فهم روایت است و با فهم روایات است که مؤمن به بالاترین درجات ایمان می رسد.
معانی الأخبار1
إنَّ المُؤمِنُ مَنِ ائتَمَنَهُ المُسلِمُونَ عَلی أموالِهِم وَ أنفُسِهِم، وَ المُسلِمُ حَرامٌ عَلَی المُسلِمِ أن یَظلِمَهُ اَو یَخذُلَهُ أو یَدفَعَهُ دَفعَهً تُعَنّتُهُ.
مؤمن کسی است که مسلمانان او را بر مال و جان خود امین بدانند، بر مسلمان حرام است که به مسلمان ستم کند یا او را{در برابر دشمن} تنها بگذارد یا او را طوری هُل دهد که باعث رنج و آزارش شود.
الکافی234/2
إذا أرَدتَ سَفَراً فَاشتَرِ سلامَتَکَ مِن رَبِّکَ بِما طابَت بِه نَفسُکَ.
هر گاه خواستی به مسافرت بروی، با دادن صدقه ای که دلت به آن خشنود است، سلامت خود را از خداوند بخواه.
مکارم الأخلاق257
إنَّ هذَا اللِّسانَ مِفتاحُ کُلِّ خَیرٍ وَ شَرٍّ، فَیَنبَغی لِلمُؤمِنِ أن یَختِمَ علی لِسانِهِ کَما یَختِمُ علی ذَهَبِهِ و فِضَّتِه.
البته این زبان، کلید هر خیر و شرّی است؛ پس شایسته است شخص مؤمن همان گونه که بر زر و سیم خود مُهر می نهد، بر زبانش نیز مُهر نهد.
تحف العقول298
اِعلَم- یا جابِرُ- أنَّ أهلَ التَّقوی أیسَرُ أهلِ الدُّنیا مؤونَهً، و أکثَرُهُم لَکَ مَعُونَهً.
ای جابر! بدان که تقواپیشگان سبکبارترین مردم دنیایند و بیش از همه یاری ات می کنند.
الکافی133/2
امام خمینی ره
ما مفتخریم که«باقرالعلوم» بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه ی معصومین علیهم السلام مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ما است.
امام خامنه ای مدظله العالی
زنده کردن سخن حق در دنیای مادی و منحط و گمراه کننده و غرق در فساد، کاری است که امام باقر علیه السلام یک تنه به کمک معدودی از اصحاب خود، در دنیای بزرگ آن روز اسلام انجام می داد.
قسمتی از وصیت نامه شهید منصور رنجبران خطاب به زنان
این دنیا زودگذر است و به زودی همگی ما برای پاسخ در میز محاکمه الهی حاضر می شویم و آن موقع است که از شما سؤال می شود. ای زنان آیا پیرو حضرت فاطمه سلام الله علیها بودید یا نه؟ چه جوابی دارید بدهید.
شهید منصور رنجبران
اسطوره ای که جان داد تا حرمت امام خود را نشکند
ناهید فاتحی کرجو در چهارمین روز از تیرماه سال 1344 در شهر سنندج در میان خانواده ای مذهبی و اهل تسنن به دنیا آمد. پدرش محمد از پرسنل ژاندارمری بود و مادرش سیده زینب، زنی شیعه، زحمتکش و خانه دار بود که فرزندانش را با عشق به اهل بیت علیهم السلام بزرگ می کرد. با شروع حرکت های انقلابی مردم ایران، ناهید هم به سیل خروشان انقلابیون پیوست و با شرکت در راهپیمایی ها و تظاهرات ضد طاغوت در جرگه دختران مبارز کردستان قرار گفت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع درگیری های ضد انقلاب در مناطق کردستان، همکاری اش را با نیروهای ارتش و بسیج و سپاه آغاز کرد.
اوایل زمستان سال 1360 به شدت بیمار شد و به درمانگاهی در میدان مرکزی شهر سنندج مراجعه کرد. اما از ساعت مراجعتش خیلی گذشته بود و خانواده نگران شده بودند. خواهرش به دنبالش می رود و بعد از ساعت ها پرس و جو پیدایش نمی کند. خبری از ناهید نبود! انگار که اصلاً به درمانگاه نرفته بود! آن وقت ها پدر ناهید در جبهه خرمشهر بود و مادر نگران و دست تنها، به تنهایی همه جا دنبال او می گشت. تا اینکه باأخره از چند نفر که ناهید را می شناختند و او را آن روز دیده بودند شنید که: چهار نفر، ناهید را دوره کرده، به زور سوار مینی بوس کردند و بردند!
چند وقتی از ربوده شدن ناهید گذشته بود که خبر گرداندن دختری در روستاهای کردستان با دستانی بسته و سری تراشیده به جرم اینکه«این جاسوس خمینی است!» همه جا پخش شد. یک روستایی گفته بود: آنها سر دختری را تراشیده بودند و او را در روستا می گردانیدند. گفته بودند آزادت نمی کنیم مگر اینکه به خمینی توهین کنی!
از روز ربوده شدن او یازده ماه می گذشت که پیکر بی جان و مجروح و کبود او را با سری شکسته و تراشیده در سنگلاخ های اطراف روستای هشمیز پیدا کردند. روایت دیگر حاکی است که اشرار برای وادار کردن ناهید به توهین نسبت به حضرت امام(ره) او را زنده به گور کرده بودند.
و اینک…
اینک نوجوانان و دختران ایران اسلامی باید بدانند که وقتی ناهید فاتحی کرجو به شهادت رسید بیش از هفده سال نداشت اما اکنون بعد از گذشت سی سال از شهادتش، نامش به برکت متعالی بودن هدف و ارزش هایش زنده و شیوه زندگی اش الگویی برای زنان مجاهد است.
شرح حدیث از امام خامنه ای مدظله العالی: حُسن خلق فقط لبخند زدن نیست!…
فی الکافی، عن الباقر: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: … طوبی لمَن حَسُن مع الناس خُلقُه و بذَل لهم معونتَه و عدل عنهم شرّه.(الشافی، ص821)
خُلق در اینجا طبعاً به معنای اخلاقِ رفتاری است، یعنی برخورد او با مردم، برخوردِ ناشی از حُسن اخلاق باشد؛ تندی، تلخی، جفا، بی اعتنایی نسبت به امر مردم در او وجود نداشته باشد. حُسن خلق، فقط لبخند زدن نیست اگر چه لبخند زدن هم یکی از اجزاء حسن خلق است. علاوه بر این، کمک هم به مردم بکند؛ چه کمک مالی، چه کمک آبرویی، چه احیاناً کمک بدنی و جسمی … خوشا به حال کسی که شرّش را هم از آنها باز بدارد. چون هر انسانی یک شرّی هم دارد، ماها منشأ شرور هم هستیم، ممکن است منشأ خیرات هم باشیم، اخلاقمان بَد است، غضب غلبه می کند، امیال گوناگون غلبه می کند، خودخواهی ها غلبه می کند. اینها در رفتار بیرونی ما بروز و ظهور پیدا می کند. این بروز و ظهور را از مؤمنین، از مردم باز بداریم، نگذاریم آنچه از شرور نفس برمی خیزد، از برخی از غرائز غلط ما، از بعضی از صفات و ضعف های اخلاقیِ ما، نگذاریم که این روی مردم سرریز بشود، به آنها ضرر برساند.
جلسه504 درس خارج91/8/8
فضیلت سجده شکر
به سند صحیح از حضرت صادق علیه السلام روایت است که هر مؤمن که از برای خدا سجده کند برای شکر نعمتی در غیر نماز حق تعالی برای او ده حسنه بنویسد و ده سیّئه محو کند و ده درجه در بهشت بلند گرداند… و امّا دعاهای این سجده بسیار است و آسان تر آنها این چند امر است: اوّل به سند معتبر از حضرت امام رضا علیه السلام منقول است که اگر خواهی صد مرتبه شکراً شکراً بگو و اگر خواهی صد مرتبه عَفواً عَفواً و در عیون اخبارالرضا از رجاء بن ابی الضحّاک روایت کرده است که حضرت امام رضا علیه السلام در راه خراسان هر گاه از تعقیب نماز ظهر فارغ می شد به سجده شکر می رفت و صد مرتبه می گفت شُکراً لله و چون از تعقیب عصر فارغ می شد صد مرتبه در سجده می گفت حَمداً لله.
منبع: مفاتیح الجنان، در فضیلت سجده شکر
... و اما سه مورد درباره حلم!
آیت الله قاضی طباطبایی ره می فرمودند: … و اما سه مورد درباره حلم(که لازم است بدانی این است که اگر) کسی به تو بگوید: اگر یک کلمه بگویی، ده تا می شنوی! بگو: اگر ده کلمه بگویی، یکی هم نمی شنوی! و {اگر} کسی به تو ناسزا بگوید، به او بگو: اگر در آنچه می گویی، راستگو هستی، از خدا می خواهم که مرا ببخشد و اگر در آنچه می گویی، دروغ می گویی، پس از خدا می خواهم از تو درگذرد و اگر کسی به تو وعده فحش دادن داد، به او وعده خیرخواهی و مراعات{حال او را} بده.
صادق حسن زاده، اسوه عارفان، قم، انتشارات آل علی، چاپ پنجم، 1379، ص129-128
آیت الله صافی گلپایگانی: آقای خامنه ای نعمت بزرگ خدا بر این ملت…
ما چه حکومتی را بپذیریم که در رأس آن مثل آقای خامنه ای را پیدا کنیم؟! کی بهتر از ایشان که با تمام وجود مقابل دنیای زورگو و بی منطق ایستاده است و دنیا هم از ایشان حساب می برد؛ ما باید او را کمک کنیم،… ایشان نعمت بزرگ خداست؛ اگر قدر ایشان را ندانیم چوب می خوریم.
به نقل از آیت الله صافی گلپایگانی دام عزه
گریه بر سیدالشهداء بالاتر از نماز شب
خیال می کنم فضیلت گریه بر سیدالشهداء بالاتر از نماز شب باشد، زیرا نماز شب عمل قلبی صرف نیست بلکه شبه قلبی است، ولی حزن و اندوه و گریه، عمل قلبی است به حدی که گریه و دَمعه(اشک) از علایم قبولی نماز وتر است. بکاء بر مصائب اهل بیت علیهم السلام و به خصوص حضرت سیدالشهدا علیه السلام شاید از آن قبیل مستحباتی باشد که مستحبی افضل از آن نیست.
در محضر بهجت، ج1، ص216،آینه حقیقت، ص63