1و2- علامه بزرگ و مجاهد و مورد تأييد الهى مرحوم علامه آقاى ميرزاعبدالخسين امينى اعلى اللَّه مقامه به سند مفصّلى كه همه سلسله سند از عامه و اهل سنت اند، از شخصى به نام بكربن احمد قصرى نقل كرده كه او گفته است:
حَدَّثْتَنا فاطِمَةُ زَيْنَبْ وَ اُمِّ كُلْثُومِ بَناتُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليه السّلام، قُلْنَ حَدَّثْتَنا فاطِمَةُ بِنْتُ جَعْفَرُبْنُ مُحَمَّدٍالصّادِقُ، حَدَّثْتَنى فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدِبْنِ عَلِىّ حَدَّثْتَنى فاطِمَةُبِنْتُ عَلِىّ بْنِ الْحُسَيْنِ حَدَّثْتَنى فاطِمَةُ وَ سَكينَةُ اِبْنَتَاالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِىّ عَنْ اُمّ كُلْثُومِ بِنْتِ فاطِمَةَبِنْتِ النَّبِىّ عَنْ فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلّى اللَّه عَلَيْهِ وَآلِه وِسَلَّم، وَ رَضِىَ عَنْها قالَتْ اَنَسَيْتُمْ قَوْلَ رَسولِ اللَّهِ صَلّى اللَّه عَلَيْهِ وَآلِه وِسَلَّم، يَومَ غَديرخُم: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ. وَ قَوْلُهُ صَلّى اللَّه عَلَيْهِ وَآلِه وِسَلَّم: اَنْتَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى، عَلَيْهِمَاالسَّلام. (62)
يعنى حديث كردند براى ما دختران موسى بن جعفر، فاطمه و زينب و امّ كلثوم و آنان گفتند: فاطمه دختر امام صادق عليه السّلام براى ما نقل نمود و او گفته است: كه فاطمه دختر امام باقر نقل كرد كه فاطمه دختر علىّ بن الحسين از فاطمه و سكينه دختران امام حسين عليه السّلام و آنها از امّ كلثوم دختر فاطمه، دختر پيامبر و او از فاطمه دخت رسول اللَّه بيان داشت كه فرمود: آيا گفتار پيغمبر را در روز غدير فراموش كرديد كه فرمود: هركس من مولاى اويم على مولاى اوست. و از ياد برديد سخن پيامبر را كه فرمود: تو - ياعلى - نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى عليهم السّلام مى باشى؟!
3- علامه نامدار، مرحوم مجلسى اعلى اللَّه مقامه از كتاب مسلسل ات، با ذكر سلسله سند از بكربن احنف نقل كرده كه او نيز از فاطمه دختر حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده كه گفته است: حديث كرد مرا فاطمه و زينب و ام كلثوم، دختران موسى بن جعفر عليه السّلام و آنان گفته اند كه حديث كرد ما را فاطمه دختر امام جعفر صادق عليه السّلام و او مى گويد: حديث كرد مرا فاطمه دختر محمدبن على عليه السّلام و او نقل كرده از فاطمه دختر على بن الحسين عليهالسّلام و ايشان فرمودهاند: حديث كرد مرا فاطمه و سكينه دختران حسين بن على عليه السّلام از امّ كلثوم دختر على عليه السّلام، از فاطمه دختر رسول اللَّه صَلّى اللَّه عَلَيْهِ وَآلِه وِسَلَّم كه فرمود:
شنيدم رسول خدا صَلّى اللَّه عَلَيْهِ وَآلِه وِسَلَّم مى فرمود: چون مرا به آسمان سير دادند، داخل بهشت شدم. در آنجا قصرى بود از درّ سفيد و مجوّف و درى داشت مزين به درّ و ياقوت بود و بر آن در پردهاى بود. پس سر را بلند كردم، ديدم بر آن درب نوشته بود: لااله الاّ اللَّه محمّد رسول اللَّه علىّ ولىّ القوم و بر آن پرده مكتوب بود: بخٍّ بخٍّ مَنْ مَثَلُ شيعَةِ عَلِىٍ؟ به به، چه كسى همچون شيعه على خواهد بود؟!
آنگاه من داخل شدم قصرى را ديدم از عقيق سرخ مجوّف و درِ آن از نقره مزيّن و زبرجد سبز بود و بر آن پردهاى بود. پرده را بالا زدم. بر آن نوشته بود: محمّد رسول اللَّه، على وصىّ المصطفى: محمّد صَلّى اللَّه عَلَيْهِ وَآلِه وِسَلَّم رسول خداست و على وصىّ پيامبر مى باشد. و بر آن پرده نوشته بود. بَشِّر شيعَةَ عَلِىٍّ بِطيبِ الْوِلادَةِ؛ بشارت ده شيعه على را به پاكى ولادت!
من داخل آن قصر شدم. ناگهان قصر ديگرى از زمرّد سبز مجوّف نمودار شد كه من نيكوتر از آن نديده بودم و براى آن قصر درى بود از ياقوت سرخ مزيّن به لؤلو و بر آن در، پردهاى بود. پس سرم را بالا نموده، ديدم بر آن پرده نوشته بود: شيعةعلىّ هم الفائزون؛ شيعيان على عليه السّلام سعادتمند و رستگارند.
من گفتم: حبيبم جبرئيل! اين قصر از آن كيست؟ گفت: يا محمد براى پسرعمّ و وصىّ تو علىّ بن ابى طالب عليه السّلام، مردم همه در روز قيامت عريان و پابرهنه اند، جز شيعه على و مردم به نامهاى مادرانشان خوانده مى شوند، جز شيعه على عليه السّلام كه به نام پدرانشان خوانده مىشوند.
گفتم: حبيبم جبرئيل! اين مطلب چگونه است؟ گفت: زيرا آنان على را دوست داشتند، پس ولادت آنان پاكيزه است و پدرى معلوم و مشخّص دارند، لذا به نام آنها خوانده مى شوند. (63)
4- علامه محدث شيخ محمدبن محمّدبن احمدداغستانى، در كتاب اللؤلوة الثمينة فى الاثار المعنعةالمرويّة كه در سال 1306 ه’ش در مصر چاپ شده از فاطمه بنت الحسين الرضوى نقل نموده است و او از فاطمه دختر محمدالرضوى از فاطمه دختر ابراهيم رضوى از فاطمه دختر حسن رضوى، از فاطمه دختر محمّد موسوى، از فاطمه دختر عبداللَّه علوى، از فاطمه دختر حسن حسينى، از فاطمه بنت ابى هاشم حسينى، از فاطمه دختر محمدبن احمدبن موسى مبرقع، از فاطمه دختر احمدبن مبرقع، از فاطمه دختر موسى مبرقع، از فاطمه بنت امام ابى الحسن الرضا عليهالسّلام، از فاطمه دختر موسى بن جعفر، از فاطمه دختر جعفر بن محمد صادق، از فاطمه دختر محمدبن على باقر، از فاطمه دختر على بن الحسين سجّاد زين العابدين، از فاطمه دختر ابى عبداللَّه الحسين، از فاطمه دختر اميرالمؤمنين، از فاطمه بنت رسول اللَّه عليهاالسّلام كه رسول خدا صَلّى اللَّه عَلَيْهِ وَآلِه وِسَلَّم فرمود: اَلا مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ شَهيداً؛ (64) آگاه باشيد هركس كه بر محبت و دوستى آل محمّد بميرد، شهيد از دنيا رفته است.
و طبق نقل، اين روايت را فاطميّات خوانده اند؛ زيرا راويان آن جز يكى دو نفر، همه فاطمه نام مى باشند.
بارى، بر اساس مطالب اين بخش، بضعه موسى، حضرت معصومه عليهاالسّلام بانويى عالمه و محدثه از خاندان عصمت و طهارت محسوب مىشوند و علاوه بر فضايل ذاتى و واسطه فيض ربوبى بودن، وساطت در رساندن اخبار و احاديث شريفه به دست شيعه نيز دارند و بايد محدّثين بزرگ و اهل روايت، فخر و مباهات كنند كه همچون حضرت معصومه عليهاالسّلام، حبيبه خدا، جزء محدثين و راويان اخبار و ناقلان روايات مى باشند. چنانكه پيش از او فاطمه بنت الحسين عليه االسّلام و بعضى ديگر از فواطم خاندان پيامبر، افتخارِبزرگ محدّثه بودن را داشتند و از همه مهمتر جدّه گرانقدر حضرت فاطمه معصومه عليه االسّلام يعنى حضرت فاطمه زهرا صلوات اللَّه عليها محدثه و اهل حديث و روايت بودند و در اين عمر كوتاه خود، مطالب و روايات بسيارى را از پدر بزرگوارش حضرت خاتم النّبيين صَلّى اللَّه عَلَيْهِ وَآلِه وِسَلَّم روايت فرموده اند كه در كتب مربوطه ثبت و ضبط است.
آرى، شيعه افتخار دارد كه در بين طبقه بانوان، زنانى باجلال تقدر و فخامت شأن، مانند حضرت زهرا و حضرت فاطمه معصومه عليهم االسّلام دارد كه احاديث و كلماتشان، راهگشاى زندگى انسانهاست.
تبيان
صفحات: 1· 2