لَیلَه الفِطرِ اللَّیلَه الَّتی یَستَوفی فِیها الأجیرُ أجرَهُ.
شب عید فطر، شبی است که روزه دار مزد کامل خود را دریافت می کند.
الإمام الصادق(ع)-البحار91/124
|
موضوعات: "سایر" یا "احساس انتظار" یا "قرآن مجید" یا "تفسیر المیزان" یا "امام (ره) و مقام معظم رهبری" یا "احادیث" یا "مناسبتها" یا "فرزانگان" یا "پلاک" یا "جور واجور" یا "30 یا 30" یا "مشاوره" یا "تکنیکهای موفقیت" یا "ازدواج" یا "همسران و تفاهم خانواده" یا "جوانان و نوجوانان" یا "دعا" یا "ادعیه و زیارات" یا "گالری تصاویر" یا "کتاب" یا "نهج البلاغه" یا "خطبه ها" یا "نامه ها" یا "حکمت ها" یا "زیبایی های اخلاق حجت الاسلام حبیب الله فرحزاد" یا "گردشگری" یا "كمپين" یا "طوفان جاهلیت" یا "نجم ثاقب" یا "شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)" یا "رهروان بانوي كرامت" یا "خانواده آسمانی" یا "موضوع انقلاب اسلامی" یا "خاطرات" یا "دانلود" یا "دانلودصوتی" یا "دانلود متن"لَیلَه الفِطرِ اللَّیلَه الَّتی یَستَوفی فِیها الأجیرُ أجرَهُ. شب عید فطر، شبی است که روزه دار مزد کامل خود را دریافت می کند. الإمام الصادق(ع)-البحار91/124
امام خامنه ای(مدظله العالی):
عید فطر، عید حقیقی است برای انسان های سعادتمند و مؤمن. در واقع روز پاداش گرفتن از خدای متعال است. قرآن می فرماید:«وَ اَمَّا السّائِلَ فَلا تَنهَر»؛ و امّا سائل را از خود مران!. چرا که ناامید کردن فقیر و راندن او از درِ خانه، آثار سوئی دارد. به این داستان توجه کنید: آورده اند که مردی جوان با همسرش مشغول خوردن مرغی بریان شده بود که فقیری بر درِ خانه آمد و درخواست غذا نمود. مرد جوان با خشونت تمام سائل را از درِ خانه براند و محروم ساخت. پس از مدتی جوان تمام ثروت خود را از دست داد و به شدت فقیر و تنگدست شد؛ به حدّی که همسرش نیز از او طلاق گرفت و با مرد دیگری ازدواج کرد. از قضا روزی آن زن با شوهر دوّم خود در حال خوردن مرغی بریان شده بود که ناگهان گدایی درِ خانه را به صدا در آورد و تقاضای کمک نمود. مرد به همسرش گفت: برخیز و این مرغ بریان را به این سائل بده! زن از جا برخاست و مرغ را برگرفت و به سوی درِ خانه رفت که ناگهان دید سائل همان شوهر اوّل اوست. مرغ را به وی داد و با چشمان گریان بازگشت. شوهر از سبب گریه ی زن پرسید. زن گفت: این گدا، شوهر اوّل من بود. آن گاه داستان راندن فقیر از در خانه و بیچاره شدن او را بیان کرد. وقتی زن حکایت خویش را به پایان رساند، شوهر دوم گفت: ای زن! به خدا سوگند! آن گدای اوّل، خودِ من بودم.
امام خمینی(ره):
باید کوشش کنیم که در این ماه مبارک رمضان که بر ما گذشت، اگر حالی پیدا شد این حال را تا ماه رمضان دیگر نگه داریم و اگر حالی پیدا نشد، متأسف باشیم و کوشش کنیم که پیدا کنیم. قرآن شریف با کمال صراحت فرموده است اگر پدر و مادر در تربیت فرزندانشان کوتاهی کنند، در روز قیامت زیانکار خواهند بود. یعنی اگر دختری بی عفتی کند یا در امور دینی اش سستی ورزد و یا پسری از مسیر اسلام منحرف شود، و باعث آن، کوتاهی پدر و مادر در امر تربیت باشد، روز قیامت علاوه بر اینکه آن دختر و پسر روانه دوزخ می شوند، پدر و مادر آنها هم در آتش خواهند سوخت اگر چه به ظاهر، انسان های خوبی باشند. در کتاب«حلیه المتقین» مرحوم علامه مجلسی در این باره از زبان روایات، سخن بسیار رفته است. شما را به مطالعه این کتاب بسیار شریف و ارزنده عمل بدان سفارش می کنیم و به هر حال، سعادت و شقاوت فرزندان به پدر و مادر بستگی فراوانی دارد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:«الشَّقیُ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمَهِ و السَعیدُ مَن سُعِد فی بَطنِ اُمَهِ»؛ بدبخت کسی است که در شکم مادر گرفتار شقاوت شود و بدبخت کسی است که در شکم مادر سعادتمند باشد. از این رواسلام برای جلوگیری از پیدایش نسل های فاسد و ناقص از نظر جسمی و خاصه از نظر روانی، تعالیم لازم و سودمند به جای گذاشته است که اگر این تعالیم به مرحله ی اجرا گذاشته شود، کمتر انحرافی پیش می آید. زیرا زمینه ی بروز گناه بسیار ضعیف می شود و چنانچه فرزندی با وجود رعایت تعالیم اسلامی از سوی پدر و مادر منحرف شود، تنها خود مقصر خواهد بود. 10گفتار از الگوها و هشدارهای تربیتی/معصومه قنبری
«ناپلئون» برای آشنایی با مسلمین روانه مصر شد. در یکی از کتابخانه ها به مترجمش گفت: کتابی بردار و مقداری از آن را برای من ترجمه کن! مترجم قرآن را برداشت و باز کرد، این آیه آمد:«اِنَّ هَذا القُرآنَ یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَمُ»؛ «این قرآن{مردم را} به استوارترین راه هدایت می کند.» آیه را برای او خواند و ترجمه کرد. ناپلئون از کتابخانه بیرون آمد و شب تا به صبح به فکر این آیه بود. فردای آن روز مجدداً تقاضا کرد مقداری از آیات قرآن را برای او ترجمه کند. مترجم نیز بخشی از آیات را برای او ترجمه کرد. او دوباره به محل استقرارش برگشت و شب باز به فکر فرو رفت. روز سوم باز این قضیه تکرار شد. ناپلئون وقتی از کتابخانه بیرون آمد، پرسید: این کتاب مربوط به کدام ملت است؟ مترجم گفت: مربوط به مسلمانان است و اینان معتقدند که این کتاب(قرآن) از آسمان بر پیامبر آنها نازل شده است. ناپلئون دو جمله گفت؛ یکی به نفع مسلمین و دیگری به ضرر آنها. امّا جمله ای که به نفع مسلمین گفت، این بود:«اگر مسلمین از دستورات جامع این کتاب استفاده کنند، روی ذلّت نخواهند دید.»
و جمله ای که به ضرر مسلمین گفت، این بود:«تا زمانی که این قرآن در بین مسلمین حکومت کند و در پرتو تعالیم عالیه این برنامه ی جامع، زندگی کنند، مسلمین تسلیم ما نخواهند شد، مگر ما بین آنها و قرآن جدایی بیفکنیم.» من فرج عن مؤمن فرج الله عن قلبه یوم القیامه کسی که اندوه و گرفتاری مؤمنی را برطرف کند، خداوند در روز قیامت اندوه را از قلب او برطرف می نماید. الکافی ج2/حدیث4/ص200
نسایی، یکی از محدّثان بزرگ اهل سنّت، کتابی در فضایل علی علیه السلام با نام«الخصایص فی فضل علی بن ابی طالب» نوشته است. زمانی که از او درخواست شد که در فضایل معاویه نیز چیزی بنویسد، در پاسخ چنین گفت: چیزی که فضیلت ایشان باشد، سراغ ندارم. تنها دو خاطره از وی به یاد دارم: یکی اینکه روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مشاهده کرد که ابوسفیان بر اشتری سوار است، پسرش معاویه عنان مرکب را به دست دارد، و پسر دیگرش یزید بن ابی سفیان آن را از عقب می راند و با تشریفات قبیلگی حرکت می کنند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«لَعَنَ اللهُ الرَّاکِبَ وَ القَائِدَ وَ السَائِقَ؛ خدا هم سوار و هم جلودار و هم مشایعت کننده را لعنت کند.» دیگر اینکه روزی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای انجام مأموریتی کسی را دنبال معاویه فرستاد. مأمور برگشت و گفت: معاویه مشغول غذا خوردن است. بار دوم مأمور رفت و خبر آورد که او مشغول خوردن غذا است. بار سوم نیز قضیه تکرار شد و معاویه با تأخیر زیاد آمد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در نوبت سوم فرمود:«لا اَشبَعَ الله بَطنَهُ؛ خداوند شکم او را سیر نکند.»
و بعد از این نفرین، معاویه هر چه غذا می خورد سیر نمی شد. گاهی آن قدر می خورد که فریادش بلند می گشت که خسته شدم و شکمم دارد می ترکد، ولی سیر نشدم. آیت الله مشکینی(ره):
اعمال همه ما را در هفته دو بار به محضر حضرت بقیه الله علیه السلام عرضه می دارند و حضرت با دقت، آنها را نگاه می کند و اگر خلاف اخلاقی پیدا شد، ناراحت می شود. مرحوم شهید مدنی در این باره می گفت: وقتی آقا اعمال ما را می بیند که در آن گناه است، اشک می ریزد. امیدواریم ما از جمله کسانی باشیم که هر وقت امام عصر علیه السلام پرونده اعمال ما را می بیند، خوشحال باشد. امیرالمؤمنین علیه السلام: من کنوز الجنه البرّ و إخفاء العمل و الصبر علی الرزایا و کتمان المصائب از گنج های بهشت؛ نیکی کردن و پنهان نمودن کار{نیک} و صبر بر مصیبت ها و نهان کردن گرفتاری ها(عدم شکایت از آنها) است. بحار/68/95
|