راز بدن پاره پاره
بدن پاره پاره
دو ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود. یک شب بچه ها خبر آوردند که یک بسیجی اصفهانی در ارتفاعات کانی سخت، تکه تکه شده است. بچه ها رفتند و با هر زحمتی بود بدن مطهر شهید را درون کیسه ای ریختند و آوردند. آن چه موجب شگفتی ما شد وصیت نامه این شهید بود
«خدایا اگر مرا لایق یافتی، چون مولایم اباعبدالله الحسین ع با بدن پاره پاره ببر.»