بی توجهی به نفس
چیزي که صبغه و رنگ الهی دارد و از روي اخلاص است، خستگی در آن راه ندارد.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند:
بِالْاِخلاصِ یَکونُ الخَلاصُ؛ اخلاص مایۀ رهایی انسان است.
اگر اخلاص در کارهاي انسان رسوخ کرد، شیطان و هوي و هوس رخ بر میبندند. وقتی انسان از قفس
نفس و هوي و هوس بیرون آمد و تعلق خودش را از آن برید، دیگر توجهی به آن ندارد. هر چه به نفس
انسان میگویند، ناراحت نمیشود و در صدد راضی نگه داشتن و مراعات آن نیست.
اگر انسان از تعلقات خارج شد، اگر همه بگویند درود بر فلانی، مرگ بر فلانی، اعتنایی نمیکند. مرحوم
آیت الله بهاءالدینی میفرمودند: در زمان رضاخان، مردم درِ مجلس جمع شده بودند و میگفتند: مرگ بر
مدرس! مرحوم مدرس هم سرش را از پنجره بیرون کرد و گفت: درود بر خودم! با گفتن مرگ که مرگ
نمیآید. انسان باید اسیر اوهام و خیالات نباشد. اگر اسیر اینها شد، گرفتار است.