بلوغ
در دوران زندگي انسان، نوجواني از اهميت خاصي برخوردار است و شايد مهم ترين دليل آن پيدايش «بلوغ» در اين مرحله باشد. در اين دوره از زندگي، استعدادهاي مهمي که در سرشت انسان به وديعه نهاده شده شکفته مي شود و تحولات بسياري در جسم و روان و افکار و انديشه فرد ايجاد شده و زمينه کمالات و انجام مسئوليت هاي فردي و اجتماعي فراهم مي گردد. نوجواني برزخي ميان کودکي و بزرگسالي است. آغاز دوران نوجواني و بخصوص بلوغ براي فرد غرورآفرين و در عين حال دلهره آور است. «بلوغ» کمال طبيعي انسان و دوره شور و شوق و تجدد و تشخص است و در يک جامعه مي توان گفت: بلوغ تولدي ديگر است.
اين مرحله از يک سو، به علت شرايط خاص فيزيولوژي و زيستي که تحول عظيمي را در جسم و روح و روان فرد ايجاد مي کند، حايز اهميت است. و از سوي ديگر به علت اين که، وظايف و تکاليفي از طرف شرع و اجتماع بر عهده او گذاشته مي شود، اهميت آن دو چندان مي کند.
در اين عرصه چون نوجوان و جوان هنوز بي تجربه است و آگاهي لازم از شرايط و ويژگي هاي اين دوران ندارد. موجب مي شود که آن ها دچار مشکلات و لغزش هايي بشوند؛ که جبران کردن آن ها خيلي مشکل است.
از اين رو آن ها بايد در گام اول آگاهي هاي خود را در اين زمينه بالا ببرند و در گام بعدي به شکوفايي استعدادهاي خود پرداخته و از بروز مشکلات پيشگيري و مقابله کنند.
تعريف بلوغ:
بلوغ مرحله اي از رشد انسان است که در اثر بيداري غدد غريزي و فعال شدن آن دگرگوني هاي ويژه اي در شخص پديد مي آيد که با يک سري علائم و تظاهرات جسماني و رواني توأم است.[1]
انواع بلوغ
ـ بلوغ بدني: شامل نهايت رشد بدني مي باشد، که اوج کمال رشد اندام حدود (25ـ 23) سالگي است.
ـ بلوغ جنسي: رسيدن فرد به مرحله اي که قادر به ايفاي نقش جنسي شده و قادر به توليد مثل نيز باشد.
ـ بلوغ اجتماعي: مرحله اي که شخص قدرت تدبير امور خانواده را پيدا کرده و در برابر قانون پاسخگو است. همچنين بلوغي که در مورد نظام وظيفه، واحد گواهينامه و … در جامعه مطرح است.
ـ بلوغ اقتصادي: شخص قدرت برنامه ريزي تدبير امور اقتصادي و کسب در آمد پيدا ميکند و مي تواند در اموال خود تصرف کند و خرج خانواده اش را بپردازد.
ـ بلوغ عاطفي: خروج کودک از انگيزه هاي کودکانه و نشان دادن عواطف خود به شکل بزرگترها، مخصوصاً محبت و دوستي با ديگران را.
ـ بلوغ سياسي: شخص قدرت کافي براي بررسي مسايل سياسي و حکومتي را پيدا مي کند. حق رأي دادن پيدا مي کند.
ـ بلوغ رواني: پخته شدن از نظر رواني ـ روحي که انسان قدرت تشخيص مسايل و تميز مصلحت زندگي پيدا مي کند و قادر به قبول مسئوليت هاي اجتماعي شده و قدرت رويارويي با مشکلات پيچيده زندگي را بدست مي آورد.
ـ بلوغ ذهني و فکري: رسيدن به کمال در هوش، عقل، حافظه، تصور و تخيل و توان برهان پذيري و برهان آوري.
ـ بلوغ شرعي: مرحله اي از رشد که شخص بالغ و مکلّف مي شود، و انجام واجبات مثل نماز و روزه و رعايت تکاليف ديني بر او واجب مي شود. خداوند متعال با او به عنوان يک زن و مرد کامل معامله مي کند و اعمال خوب و بد او ثبت و ضبط مي شود. و تقليد از يک مجتهد اعلم و جامع الشرايط براي انجام صحيح احکام و قبولي اعمالش واجب است.
عوامل مؤثر در زودرسي بلوغ:
1ـ عوامل وراثتي و نژادي: تحقيقات حکايت از آن دارد که جنبه هاي ارثي و ژنتيک و نژادي، نقش اساسي دارند. به عنوان مثال، سياه پوستان و افراد کوتاه قد در بلوغ پيشرسترند.
2ـ عوامل جغرافيايي: آب و هوا در بلوغ تأثير دارد. مثلاً در مناطق گرمسير سن بلوغ زودتر واقع مي شود.
3ـ عوامل اقتصادي: وضع اقتصادي خوب، زندگي مرفّه و تغذيه خوب و کامل.
4ـ عوامل اجتماعي و فرهنگي:
الف) مذهب و فرهنگ جامعه: وضعيت اعتقادي جامعه ها، که پيرو کدام دين و مذهب و چه فرهنگي باشند. مثلاًَ، در جامعه هاي پر آشوب که فرهنگ غربي و لائيکي حاکم است، سن بلوغ زودتر اتفاق مي افتد.
ب) چگونگي ساختار و مظاهر جامعه: رايج بودن فسادو فحشاء و مکان هاي مربوط به آن، بد حجابي و بي حجابي دختران و زنان، نوع روابط بين دختر و پسر و غيره.
ج) وسايل ارتباط جمعي: از جمله، ماهواره، اينترنت، بازي هاي کامپيوتري، مجلات، فيلم و نوارهاي غير مجاز.
5ـ اختلال در ترشح غدد هيپوفيزي: که زودتر از موعد معين، ترشح هورمون هاي جنسي را باعث مي شود.
خصوصيات اين دوره از ديدگاه روان شناسان:
1ـ دوره انتقال: به دليل اين که از مرحله کودکي و وابستگي، به مرحله استقلال و به دنياي بزرگترها، وارد مي شود؛
2ـ دوره اضطراب: به دليل شرايط خاص دنياي بلوغ و بيداري غددهاي جنسي و مواجه با تکاليف و مسئوليت ها؛
3ـ دوره عصيان و نافرماني: چون احساس بزرگي و استقلال مي کند؛ و در جستجوي «خويشتن سازي» است و مي خواهد به تنهايي براي خود شخصيت والا و برتر بسازد؛
4ـ دوره غرور و مستي: به دليل روياها، احتلام ها و آينده بيني هاي شيرين؛
5ـ دوره آشفتگي و فشار: به علت احساس تحميلات رواني و عاطفي برخود؛
6ـ دوره تولّد جديد: به نظر استنلي هال: تکامل يافته ترين خصايص انساني در اين مرحله ظاهر مي شود؛
7ـ دوره بحران (crise): به ويژه که براي او بحران انطباق با شرايط جديد، محيط جديد و خواسته هاي جديد پيش مي آيد؛ و او در اين انديشه است که با هوس هاي خويش چگونه کنار آيد.[3]
تذکر مهم:
واقعيت اين است که منظور از ذکر اين واژه ها در توصيف اين دوره، معاني و جنبه هاي ظاهري و خارجي آن نيست؛ و اين تصور که نوجوان و جوان، فردي سرکش و آشوبگر و داراي روحيه اي مضطرب و آشفته که در يک منجلاب و بحراني گير کرده باشد. بلکه نظر روان شناسان در اين مورد به انقلاب دروني دوران بلوغ متوجه است. چرا که بخش عمده اي از شخصيت، تفکر، معيارهاي اخلاقي و رفتاري در اين دوره شکل مي گيرد.
در اين دوره، به دليل بروز تغييرات سريع و وسيع در ساختار بدني و ظهور علائم بلوغ جنسي، که به يکباره اتفاق مي افتد؛ و همزمان با آن حالات روحي و رواني او نيز دگرگون مي شود، داراي حسّاسيت هاي ويژه اي است.
در اين عرصه، نوجوان و جوان در درون خود تحوّلات عظيم و کشش ها و گرايش هاي متفاوتي را احساس مي کند و در مقابل آن ها واکنش هايي را نشان مي دهد، که اين واکنش ها به آمادگي قبلي و آگاهي او بستگي دارد. در صورتي که آمادگي لازم را نداشته باشد و نسبت به تغييرات و تحوّلات، اثرات نامطلوبي داشته باشد و باعث واکنش هاي منفي شود. و اين واکنش هاي منفي در نوع افراطي خود، منجر به بحران و بيماري هاي رواني مي شود؛ که بارزترين آن ها عبارتند از: اضطراب، افسردگي، انزوا طلبي، عقده حقارت، نافرماني و عصيان با والدين، بي ثباتي و عدم تعادل، اختلال شخصيت، عدم اعتماد به نفس، سستي و بي اشتهايي و ….
راه درست کدام است؟
1ـ اين حقّ مسلم نوجوان و جوان است که استقلال طلب و آزادي خواه باشد؛ چرا که استقلال طلبي، تمايل طبيعي آماده شدن براي زندگي مستقل بزرگسالي است. و درست است که والدين و بزرگتران هم بايد روحيات شما را درک کنند، ولي آن به اين معني نيست که لجام کج خلقي و خونسردي را به دست گرفته و با آن ها به نافرماني و بي احترامي رفتار کنيد؛ بلکه صبر و شکيبايي پيشه کنيد و در ارضاء اين تمايلات تندروي نکنيد.
2ـ نوجوان و جوان، چون شيفته مهر و محبّت است و تمايل به مشارکت در اجتماع به صورت انتخاب دوست و عضويت در گروهي دارد. و با توجه به اين که دوستان خوب در کنار خانواده نقش مهمي در زندگي او ايفا مي کنند؛ لذا دقّت در انتخاب دوست بسيار مهم است و نبايد اين گرايش فطري به همزيستي مفرط با گروه همسالان منجر شود و مواظب باشيد در دام گروه هاي انحرافي نيافتيد.
3ـ به دليل اين که غريزه جنسي با فرا رسيدن بلوغ، رشد کرده و در درون احساس گرايش به جنس مخالف پيدا مي شود؛ و از طرفي هم بايد معيارهاي اخلاقي و ديني را در نظر داشت و با مسئله با خويشتن داري برخورد کرد، لذا مواظب باشيد تا اين نگراني طبيعي شما به اضطراب و اختلالات رفتاري ديگر تبديل نشود و همچنين مراقب باشيد تا خداي نکرده دچار لغزش و انحراف جنسي نشويد.
4ـ چون اين دوره، دوره تخيل و در رؤيا فرو رفتن ها است و امکان دارد به دليل تغييرات محسوس در جسم و بلوغ جنسي، گاه اين تخيلات کانال هاي خاصي پيدا کند؛ لذا سعي کنيد وقت هاي بيکاري و تنهايي خود را با فعاليت هاي متنوع ورزشي، هنري، فرهنگي و … پرکنيد و نگذاريد افسردگي و گوشه نشيني گريبانگير شما شود؛ و بدانيد که با ياد خدا دل ها آرام مي گيرد.
5ـ در صورتي که در درون خود احساس بي ثباتي کرديد و يا با يک مشکل هيجاني يا اختلال رفتاري و يا يک مسئله شرعي روبرو شديد، اعتماد به نفس خود را حفظ کنيد و سعي داشته باشيد با والدين يا فردي مورد اعتماد و آگاه، مشاوره داشته باشيد.
بلوغ و گرايشات فطري و الهي:
به طور کلي، پايه گذاري هاي مهم در حيات، سعادت و شقاوت، بهشتي شدن و جهنمي شدن ها، اغلب مربوط به اين دوره است. دوران بلوغ و جواني، دوران بروز احساسات مذهبي و تمايلات ايماني و اخلاقي است؛ و او دوست دارد خدا را بشناسد و عاشقانه پرستش کند. بطورکلي، روان شناسان دوران بلوغ را دوران ماوراء الطبيعه يا متافيزيک مي نامند. و اين امر حتي در مورد افرادي که در خانواده هاي مذهبي نبوده و در چنان محيطي رشد نيافته اند، صادق است. به عقيده آرنولدگزل (روان شناس معروف آمريکا)؛ «بلوغ سن شکوفايي هاست و نوجوان متوجه امور عقلاني، مذهبي و هنري مي گردد».
«در اين دوره فطرت او همچنان بيدار و ذهن و عاطفه و روانش متوجّه خداوند است. اما شرايط خاص زيستي و بيداري غدد او سبب مي شود که او در انديشه ديگري باشد و بين خير و سعادت ديني و انحراف دست و پا بزند که برخي در فرجام اين تلاش غالب و برخي مغلوب هستند.»[4] و کسي که داراي تربيت صحيح و ايماني پايدار باشد، مي تواند اين دوره را به راحتي پشت سر گذاشته و پيروز باشد. پس سعي کنيد از اين فطرت پاک استفاده کنيد و به انحرافات جنسي آلوده نشويد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . قائمي، علي، دنياي بلوغ، سازمان ملي جوانان، نشر اسپيد، 1380، ص 21، با کمي تغيير.
[3] . دنياي بلوغ، ص 171.
[4] . دنياي بلوغ، ص 172.
[5] . آسيب شناسي، علم به اسباب و علل امراض (فرهنگ عميد)
مسعود نور عليزاده - مرکز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه
اندیشه قم